عامل محرک تاریخ از اصلیترین موضوعات فلسفه تاریخ است. به پشتوانه وحی، در این که اراده الهی در تاریخ نقش دارد تردیدی نیست؛ اما مساله این اثر این است که اراده الهی چگونه در حرکت تاریخ نقش ایفا میکند؟ و نقش اراده انسان چیست؟ اراده به حالتی نفسانی پس از شوق و علم تفسیر شده است. در نتیجه این تفسیر، انتساب اراده به خدا مستلزم انفعال و تغییر ذات الهی است. برای حل این مشکل، متکلمان و فلاسفه راه حلهای مختلفی ارائه کردهاند. اما در قرآن اراده به چه معنایی به کار رفته است؟ آیا دقت در معنای اراده در قرآن میتواند معنای جدیدی از اراده به دست دهد که راهگشای مشکل پیشگفته باشد؟ در این اثر با استفاده از روش معناشناسی ایزوتسو کلمه اراده را ابتدا در معنای عمومی و عادی آن و سپس در جایی که برای خدا به کار رفته باشد بررسی کردهایم. این بررسی نشان داد که بر طبق کاربردهای قرآنی «اراده یک امر» یعنی «فراهمسازی مقدمات آن»، یعنی اراده به جای حالتی ذهنی و نفسانی عبارت است از اقدام برای رسیدن به هدف مد نظر. در این صورت اراده از صفات فعل الهی است. با مرور نظریات موجود درباره عامل حرکت تاریخ به این جمعبندی رسیدیم که هر کدام از این نظریات در سطحی به تحولات و عوامل پرداختهاند، و هر نظریه باید در سطح خود مورد بررسی و نقد قرار گیرد. نگاه به اراده الهی به عنوان عامل حرکت تاریخ فراترین نگاه ممکن است گرچه به این معنا نیست که بررسی در سایر سطوح بیفایده است. در فصل آخر آیاتی که در آنها اراده الهی ذکر شده است در دو دسته آیات ناظر بر واقعه تاریخی و آیات ناظر بر سنن الهی بررسی شدهاند.
استاد و مدیر گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی