این پژوهش در پی یافتن این سئوال که نقش نهاد شیخ الاسلامی در سیاست عثمانی چگونه بوده است؟ میباشد. که فرضیه چنین است که نهاد شیخ الاسلامی در استمرار و اقتدار و ضعف و انحطاط حکومت عثمانی نقش داشته است. برای این منظور، در فصل اول به وضیعت آناتولی پیش از شکل گیری حکومت عثمانی می پردازد و پس از آن سیر تحولات سیاسی حکومت عثمانی از آغاز شکل گیری تا سقوط امپراطوری را در پی دارد. فصل دوم اختصاص به تحولات سیاسی - اداری عثمانی داشته که در این فصل، سلطان، دیوان همایون، وزیر اعظم و وزراء، قاضی عسکرها، بیگلربیگی و جایگاه هر کدام از اینها مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم به وضیعت به وضیعت دینی و نهاد شیخ الاسلامی در عثمانی پرداخته شده است. در واقع فصل سوم که موضوع پایان نامه را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است، به بررسی و تأمل هر چه بیشتر در مورد نهاد شیخ الاسلامی، نقش و جایگاهش در حکومت، و زیر مجموعههایی که دربرگیرنده مفتیان، قضات و نظام آموزشی می باشد، پرداخته است. همچنین در مورد نقیب الاشراف نیز توضیحاتی داده شده است. در آخر نیز توضیحاتی در مورد چند تن از شیخ الاسلامی های عثمانی آورده شده است. در آخر باید گفت نهاد شیخ الاسلامی که به عنوان نهاد دینی حکومت عثمانی مطرح بوده با زیر مجموعههایش یعنی بخشهای قضایی، آموزشی و مفتی گری و کارکردهای هر کدام از اینها ایفای نقشی میکرده است. میتوان گفت نهاد شیخ الاسلامی همانطور که به عنوان نهاد دینی محسوب می شد در سیاست دولت هم نقش مؤثر داشته، و این نشان دهنده وابستگی این نهاد به نظام سیاسی - اداری حکومت استقلال نداشتن آن بوده است.
دكتر ولی از محققان كتب تاریخی و ادبی تركیه و منطقه قفقاز است كه آثاری چون " ادیا جهان باستان گ (سه جلد) تاریخ عثمانی، نگاهی به روند نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی در تركیه، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی و ده ها مقاله و تالیف دیگر را در كارنامه دارد.
دانشیار گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام