عرفی شدن و یا همان سكولاریزاسیون یكی از مسائل اصلی در جامعه شناسی دین است، كه بسیاری از اندیشمندان غربی و حتی اسلامی، آن را پیامد اجتناب ناپذیر مدرنیته و عقلانی شدن امور میدانند. انقلاب اسلامی ایران كه به دست پرتوان حضرت امام خمینی(ره) در دهه هفتاد میلادی به پیروزی رسید، همواره به عنوان پدیدهای خلاف جهت عرفی شدن تعبیر و تفسیر شده است. در این میان برخی از اندیشمندان و روشنفكران داخلی انقلاب اسلامی و مبنای نظری آن، كه بر نظریه ولایت فقیه مبتنی است، را راهی به سوی عرفی شدن قلمداد كردهاند؛ آنان با تكیه بر این نكته كه دین با ورود به عرصه سیاست و به كارگیری عنصر مصلحت و عقلانیت راه را به سوی سست شدن ارزشها و باورهای دینی و آغاز فرایند عرفی شدن هموار نموده است. ما نیز در این رساله با استفاده از روش پدیدار شناسانه ضمن ارائه شناختی نسبتاً تفصیلی در خصوص فرایند عرفی شدن و مصلحت، نقش مصلحت را در عرفی كردن دین یا دینی كردن عرف تبیین کرده ایم. مهمترین یافته تحقیق حاضر این است که عرف و مصلحت جایگاه ویژه ای در دین مبین اسلام دارد و نظریه ی ولایت فقیه نیز با نگاه الهی خود و با استفاده از عنصر مصلحت توانسته است در راستای دینی کردن عرف؛ سیاست و اجتماع گام بر دارد. واژگان كلیدی:عرفی شدن، مصلحت، نظریه ولایت فقیه، امام خمینی (ره).
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام