پایان نامه با عنوان " مفهوم نبی و جایگاه آن در فلسفه سیاسی شیعه"، شامل، مقدمه و نتیجه گیری، با فرضیه شکل گیری فلسفه سیاسی شیعه حول مفهوم نبوت است. در فصل اول، به بررسی آراء فیلسوف بزرگ عالم تشیع، معلم ثانی، بنیانگذار فلسفه سیاسی اسلام در باب موضوع رساله پرداخته شود و در این راستا نیز نگاهی اجمالی به مباحث اساسی هستی شناسی فارابی و انسان شناسی و جایگاه و مقام انسان در هستی دارد و ارتباط او با نظریه فیض و عقول و صدور را مطرح کرده و به تعریف غایت سعادت از نظر فارابی و انواع مدینه و توصیف مدینه و نیز به مدینههای مضاد با ممدینه فاضله می پردازد. در ادامه با توجه به تأکید فارابی به بحث ریاست، سعی بر آن است تا دلایل اهمیت این موضوع بیان شود و سیر ریاسات ممکن و مطلوب در مدینه فاضله مورد بررسی قرار گیرد، که در نهایت به طرح بحث نبوت و سیاست انجامیده و تأکید بر آن است که کل مباحث مطروحه در ذیل مفهوم نبی دارای کارویژه و معنای سیاسی میشوند و اگر ارتباط مباحث را با بحث نبوت در نظر نگیریم، به طور کلی فلسفه سیاسی فارابی به عرصه ظهور نخواهد رسید. در فصل دوم که به بررسی مفهوم و جایگاه نبی در فلسفه سیاسی ابن سینا، با در نظر داشتن تحول برتری شرع در کلیت فلسفه وی، به بحث سیاست و مدنیت، تعاون و همکاری در میان افراد جامعه پرداخته شده است. در این بین که کلیت هستی شناسی فارابی و ابن سینا مشابه یکدیگر و طرح شده است. نظریه عنایت ابن سینا جایگاه ویژهای دارد، نظریهای که در نهایت به استمساک آن رأی به لزوم وجود پیامبر داده و بی تردید نبی را دخیل در تمامی امور انسانی می داند. پس از طرح بحث نبوت و سیاست در حکت سینایی، بحث استخلاف و جانشینی مطرح شده و سپس نتیجه گیری فصل دوم آمده است. در انتهای پایان نامه نتیجه گیری کلی که به طور مفهومی به بیان نهایی آرای دو فیلسوف متقدم شیعی در باب نبوت و سیاست و شکل گیری و تطور فلسفه سیاسی شیعه میپردازد، آمده است.
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
استاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه مفید