موضوع این پایان نامه «رابطه اخلاق و دین از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد غزالی» می باشد و سعی شده است که دیدگاههای این دو دانشمند بزرگ جهان اسلام در باب اخلاق و دین و رابطه بین اخلاق و دین مطرح شود و روشی که برای جمع آوری اطلاعات این تحقیق استفاده شده روش کتابخانه ای بوده است. از آنجا که برخی متفکران و دشمنان اسلام سعی می کنند نقش دین را در میان انسانها منفی و نامطلوب نشان دهند اما هیچیک از آنها نمی توانند اخلاق را در زندگی انسانها بی تأثیر بدانند، اگر بتوان به طریقی بین دین و اخلاق موجود رابطه ای را اثبات کرد که البته این رابطه باید به گونه ای باشد که اگر دین نباشد اخلاق نیز وجود نداشته باشد در اینصورت دین واقعاً ارزش پیدا می کند. بنابراین اثبات وجود رابطه بین دین و اخلاق ضرورت می یابد. علامه طباطبایی در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت هستی شناسی با هم اتحاد و وحدت دارند و از جهت معرفت شناسی بین این دو رابطه علی- معلولی برقرار است و دین در پیدایش و بقا خلقیات مؤثر می باشد و از جهت دیگر هم دین و هم اخلاق در تعامل می باشند و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود. غزالی نیز اخلاق را جزء علوم دینی می شمارد و منابع اخلاق را عقل و وحی و عرفان دانسته است او بر این اعتقاد است که عقل و شریعت در قلمرو اخلاق مکمل یکدیگرند و نقش عقل را فهم وحی بیان نموده اند به طور کلی وابستگی اخلاق به مذهب از دیدگاه او کاملاً روشن می باشد. کلید واژه های این پایان نامه «اخلاق»، «دین»، «رابطه اخلاق و دین» می باشد.
رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه ذهن