حضرت زینب در صحنه کربلا چهره ای ماندگار و شکوهمند از فرهنگ علوی حک می کند او در طوفان فریادش و در خطابه های بلندش حقیقت را با سیاست توام می کند و آموزه ای می سازد که برای بیداری بشر خواب زده حتی در زمان تاریک اموی. پژوهش حاضر در پاسخ به این سوال مطرح شده که مهترین مواضع سیاسی موجود در خطبه های حضرت زینب چیست؟ ولایت سیاسی امامان ، عدم صلاحیت یزید برای حاکمیت اسلام و تلاش حضرت برای اصلاح نگرش سیاسی جامعه عمدهترین موانع حضرت در خطبه هایشان فرض شده است. از مهمترین قسمتهای خطبه حضرت زینب در هم کوبیدن شخصیت فاسد یزید بود حضرت با قاطعیت در مقابل یزید ایستادند و یزید را به مردم معرفی کردند ایشان با یاداوری ویژگی های یزید مشروعیت چنین حکومتی را اساسا زیر سوال برده و جامعه یزیدی را پیرو حکومت فرد ناصالح و ناهنجار و فاسد می شمارد در حالیکه حسین (ع) لایق ترین و متقی ترین فرد در دنیای آن روز برای تشکیل حکومت محمدی می باشد. در بخش دیگری از خطبه کوفیان را مورد خطاب قرار داده آنها را انسانهایی مکار، حیله گر، عهدشکن و منافق می شمارد. به جرات می توان گفت قسمت اعظمی از این ماجرا مربوط به خود مردم جامعه بود چه آنانکه شرکت کردند در جنگ چه آنانکه شرکت نکردند ولی سکوت کردند. مطمئنا از حاکم جائر کاری ساخته نیست. حضرت در برخی از سخنانشان به بیان ویژگی امام می پردازد و امام را حجت خدا، چراغ هدایت، پناهگاه و معدن رسالت می شمارد تا از این رهگذر هم مردم را با امام آشنا کند و هم به آنها بفهماند که چه کسی را از کف داده اند به جنگ چه انسان شریفی رفته اند و حرمتش را شکستند کسی که می تانستند زیر سایه اش به سعادت حقیقی دست یابند. و در قسمتی از خطبه به شرح آثار و عواقب کردار یزید و همراهانش می پردازد. آگاهی نسبت به شخصیت حضرت زینب، آشنایی با خطبه های ایشان و درک شرایط نابسامان فکری و عقیدتی مخالفان حرکت امام حسین مقایسه تحلیلی حکومت مطلوب و نامطلوب از دیدگاه حضرت زینب و حکومت فلسفی فارابی را می توان از دستاورهای پژوهش حاضر شمرد.
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران