این مجموعه در راستای پاسخگویی به یک سئوال اصلی تدوین شده و آن این است که چه رابطهای بین واقعیات جغرافیایی سعیان خلیج فارس و قدرت سیاسی - اقتصادی آنها وجود دارد؟ فرضیه آن است که هر چند شیعیان منطقه در مراکز مهم نفتی و تجاری کشورهای خلیج فارس سکنی گزیدهاند و اکثریت جمعیت را به خود اختصاص داده اند و قاعدتا باید از پایگاههای سیاسی مهم سیاسی و اقتصادی برخوردار باشند اما دولتها عملا مانع رشد سیاسی اقتصادی آنها گردیده و از ایفای نقش آنان ممانعت به عمل می آورند که نتیجه آن وقوع ناآرامی و حرکتهای گریز از مرکز توسط شیعیان می باشد. بر این اساس ابتدا به بررسی کلیاتی در ارتباط با اندیشهها و فرهنگ سیاسی، شیعهها و پراکندگی جغرافیایی - تاریخی تشیع پرداختهایم؛ چرا که تمامی این مؤلفهها می توانند تأثیر شگرفی بر رفتارهای جمعی پیروان آن داشته باشند. سپس جغرافیای سیاسی منطقه خلیج فارس، به طور کلی و به تفکیک کشورها مورد بررسی قرار گرفته تا مقدمهای برای ورود به بحث باشد؛ زیرا از آنجا که شیعیان بخشی از منطقه و به بیان صحیح تر اکثریت جمعیت منطقه را شکل دادهاند بنابراین جغرافیای سیاسی آنان نیز، باید در منطقه بررسی شود. پس از آن وارد بحث اصلی مقاله می شویم و در آن به بررسی وضعیت سیاسی - اقتصادی - اجتماعی و حتی فرهنگی شیعیان منطقه می پردازیم تا مولفههای جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه را مورد بررسی قرار دهیم با این بررسی، مشخص می شود که گرچه شیعیان در مراکز مهم سوق الجیشی منطقه ساکن می باشند اما به دلیل فشارهای زیاد سیاسی دولتهای سنی و محرومیتهایی که بر آنان تحمیل می کنند، به واقع به جز چند استثنی، شیعیان نقش مهمی را در سیاست و اقتصاد منطقه ایفا نمی کنند، اما بالقوه از پتانسیلهای فراوانی برای ایفای نقش برخوردار می باشند و آگاهی از این مطلب منجر به فشار دولتهای داخلی و عوامل خارجی در جهت در انزوا قرار دادن آنان گردیده است و به تبع فشارهای وارده بر شیعیان بویژه در سالهای اخیر اعتراض این گروه را برانگیخته که نمود بارز این واکنشها را می توان در تحرکات جنبشهای شیعی منطقه مشاهده نمود. سپس دلایل، زمینهها و پیامدهای پیدایش جنبشهای شیعی را به طور مفصل مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و به این ترتیب با ارائه جمع بندی، فرضیه پژوهش به اثبات می رسد. واژگان کلیدی: ۱- جغرافیای سیاسی ۲- شیعیان ۳- خلیج فارس.
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل