برهان روشی قیاسی است برای علم به حقایق موجودات آن گونه که هستند. در دوران معاصر، برخی شناخت افعال ارادی انسان را به صورت برهانی ممکن ندانستهاند. حکمت عملی یکی از شاخههای فلسفه به معنای عام است که به افعال ارادی انسان میپردازد. این تحقیق به بررسی نسبت این علم با روش برهانی از دیدگاه فارابی، ابن سینا و علامه طباطبایی با مراجعه به آثار ایشان میپردازد. از نظر فارابی و ابن سینا، حکمت عملی، مانند فلسفه اولی، طبیعیات و ریاضیات، علمی برهانی و فلسفی به معنای عام است که در آنها از روش برهانی برای شناخت حقایق استفاده میشود. در حکمت عملی، حقیقت افعال ارادی انسان و آثار و نتایج آن بررسی و شناسایی میشوند. شواهد و دلایلی زیادی بر این مسأله در آثار ایشان یافت میشود. علاوه بر حکمت عملی، علوم عملی دیگری که با روش جدلی، خطابی و شعری حاصل میشوند نیز وجود دارند که به دنبال کشف حقیقت افعال ارادی و آثار واقعی مبتنی بر آنها نیستند. در آثار علامه طباطبایی از حکمت عملی ذکری به میان نیامده است. ایشان از علوم عملی یاد کرده است که اعتباری و غیربرهانی هستند. از این رو برخی معتقد شدهاند که حکمت عملی از نظر علامه طباطبایی اعتباری و غیر برهانی است. در حالی که علوم عملی اعتباری با حکمت عملی حقیقی و برهانی متفاوت است؛ این مطلب را میتوان در آثار فارابی و ابن سینا نیز یافت. با مراجعه به آثار علامه طباطبایی، دانسته میشود که ایشان هماهنگ با فارابی و ابن سینا، در کنار علوم عملی اعتباری، به دستهای از گزارههای برهانی و عقلی پیرامون اعمال انسان قائل است. این گزارهها با فعالیت عقلی و برهانی کردن گزارههای عملی موجود در دین حاصل میشوند. به نظر میرسد با انسجام بخشی و سامان دادن این گزارهها میتوان به حکمت عملی مبتنی بر آموزههای دینی دست یافت.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام