از رابطه ی بین واجب وممكنات كه در فلسفه به ربط علّی ومعلولی یاد شده، در نظام وجودی صدرایی نیز طبق دو دیدگاه بحث می شود؛ابتدا جناب صدرا بااثبات اصالت وجود، به توجیه این رابطه در دستگاه وجودی ودر قالب تشكیك خاصی پرداخته ومعتقد است كه علّت ومعلول، به عنوان دو موجود مستقل ودر مقابل هم نیستند كه رابطه ی بین آنها مثل آنچه مشاء قائل به آنند از نوع رابطه ی تباینی باشد؛بلكه ایشان با تبعیت از استاد خویش، از وجود ربطی معلول در قبال علّت سخن گفته ورابطه ی میان آن دو را از نوع اضافه ی اشراقی می داند كه معلول عین ربط به علّت است نه موجودی مرتبط با علّت، وبااین توجیه واستدلال بحث را ادامه داده ؛امّا در اواخر بحث علیت، به این نتیجه می رسد كه وقتی معلول هویتی مباین با علّت نداشته باشد، علّت هم باید در مقابل آن موجود مستقل نامتناهیی باشد كه عاری از هر نقصی باشد. ایشان با استدلال از طریق (بسیط الحقیقه كل الاشیاء) و پرداختن به حقیقت علّت ومعلول(ربط علّی)به اثبات خصوصیات علّت حقیقی پرداخته ودر نهایت به این نتیجه می رسد كه تنها وجود حقیقی ذات باری است ومابقی، شئون وظهورات واجب اند، نه اینكه وجودی حتی به نحو ربطی ومستقل-در مقابل او باشند؛بدین طریق از تشكیك خاصّی وفقر وجودی معلول به منزله یپلی برای رسیدن به وحدت شخصی استفاده كرده وبه مقصود خویش دست یافت؛ودر مباحث مختلف از تعابیر عرفانی كه نشان دهنده ی رابطه ی(شأن و ذی شأن )است، استفاده كرده وبدین وسیله مطلب را از سطح معمول فلسفی بالا برده وبه كمال رساند. هر چند وی پس از اثبات وحدت شخصی صریحا به اثبات مظهر بودن كثرات وتأثیرات آن بر سایر مباحث نپرداخته، امّا از بیان صریح ایشان در دلایل واستفاده از تعابیر عرفانی مطابق بحث، می توان تأثیر آن را به عنوان یكی از مبانی اساسی، همچون تشكیك خاصّی برمباحث دیگر فهمید؛همانگونه كه پیروان حكمت متعالیه ی كمابیش مطابق بیان ومبانی جناب صدرا، به طرح مباحث بر اساس مبنای وحدت شخصی پرداخته اند؛همچون علم تفصیلی واجب به اشیاء، مبحث جعل، صادر اوّل، توحید افعالی و... كلید واژه ها: اصالت وجود، تشكیك خاصّی، علّت ومعلول، فقر وجودی، بسیط الحقیقه، تشكیك در مظاهر، وجود اطلاقی .
استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام