چکیده قرآن با توجه به مبنای انسان شناسانه خود به شکل ویژه ای به اخلاقیات توجه کرده است و در مقابل نظریات اخلاقی دیگر سبک ویژه ای دارد. دانشمندان اسلامی در مطالب اخلاقی خود، عمدتا به دنبال استخراج نظریه و سبک اخلاقی قرآن نبوده اند؛ اما برخی از آنها مانند علامه طباطبایی و آیت الله جوادی و آیت الله مصباح، به سبک اخلاقی قرآن توجه نموده اند. هویت انسان در قرآن، عبد پروردگار و مختاری دو ساحتی و سیال، با روحی مجرد است و کلمات اخلاقی قرآن، شامل کلمات عام، اصلی و فرعی است. کلمات اصلی و مرکزی، «عبودیت» و مانند آن بوده است که در حقیقت عبد بودن در مقابل آفریدگار عالم، مشترک هستند؛ بنابراین در آیات قرآن، خوبی برابر با عبودیت الهی است و هر عمل اخلاقی در سایه عبودیت و تقوای الهی خوب است؛ از این رو، صراط مستقیم قرآنی که غیر از حد وسط ارسطوئی است، بر اساس فطرت عبودی است و اخلاقیات با خروج از آن، انحراف و رذیلت است. اخلاق قرآنی، وظیفه گرایانه است؛ زیرا خوبی اخلاقی، با بندگی خدا تعریف شده و در آن، نتایج غیر اخلاقی لحاظ نمی شود و در عین حال واقع گرایانه است و لازمه خوب اخلاقی، کمال و سعادت انسانی بوده و در مقابل آن، اخلاق انسان محوری مانند مکتب ارسطویی و سودگرایی و مانند آن، و نیز مکتب امر الهی بوده و بر خلاف مکتب امر الهی، حسن و قبح عقلی در نظریه قرآن، مقبول و عقل انسان رسول باطنی و پیام آور الهی و از حضرت حق مطلق نشأت گرفته است؛ هر آنچه از «حق تعالی» صادر شود حق بوده، و عقل می تواند اصل حسن عبودیت و مصادیقی از اخلاقیات را دریافت کرده و پیام حق را به انسان برساند؛ فضیلت اخلاقی در قرآن، همراه معرفت و ذکر، دارای مراتب است و انسان را به سعادت رسانده و قوای او را به کمال می رساند. واژگان کلیدی: نظریه اخلاقی، حد وسط، قرآن، علامه طباطبایی، مصباح یزدی و جوادی آملی
عضو هیات علمی و دانشیار گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام