درباره حقوق زنان دو نگرش کلی در غرب مطرح شده است. نگرش سیمون دوبوار که معتقد است آنچه به عنوان تفاوت حقوق زن و مرد در جوامع وجود دارد، به شرایط و اوضاع اجتماعی بستگی دارد. زن و مرد در روند جامعه پذیری دارای حقوق و تکالیف متفاوت می شوند ولی نگرش هلن فیشر به تفاوت ذاتی و سرشتی زنان و مردان معتقد است و در نتیجه به تفاوت حقوق آنها اعتقاد دارد. این دیدگاه به دیدگاههای مسلمانان شباهت بسیار زیادی دارد. ولی آنچه که درباره حقوق زنان در مطبوعات مورد مناقشه قرار می گیرد، میزان تفاوت حقوق زن و مرد است. زیرا دیدگاههای اسلامی تشابه حقوق را نمی پذیرند و به تفاوت حقوق اعتقاد دارند. مناقشات اصلی مطبوعات درباره میزان این تفاوت به تفسیرهای متعدد از فقه و قانون بر می گردد. در این میان، دو گروه عمده منافقان و مخالفان ایجاد می شوند که هر یک بدنبال اثبات تفسیرهای خود از فقه و قانون هستند و آنها را با تفسیر های خود از زن تطبیق می دهند. در بین این گروهها، فعالان امور زنان پس از دوم خرداد، با استفاده از فضای باز سیاسی ایجاد شده فرصت را مناسب دیده و به مناقشات عمده ای در باب حقوق زنان دامن زدند و تفسیرهای فقهی و قانونی جدیدی مطرح کردند. این گروه معتقد بودند که با توجه به شرایط زمانی جدید، اجتهاد جدیدی نیز مورد نیاز است ولی در نهایت آنچه که این گروهها مطرح می کنند، تغییر فرهنگ و ساخت مرد سالار را به جوامع به نفع زنان است. آنچه که باعث بهبود وضعیت حقوقی زنان می شود نه صرفا تغییر قوانین و اجتهاد جدید در فقه، بلکه تغییر فرهنگ و نگرش جامعه به زن است.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران