انسان در تمام مراحل زندگی خویش نیازمند فراگیری حکمت میباشد، یکی از راههای فراگیری حکمت برای انسان، استفاده از عقل میباشد، بحث حجیت عقل، در معارف دینی، در میان متکلمین و فلاسفه، اهمیت ویژهای داشته و درباره آن نظرات متفاوتی مطرح شده است، گروهی به راه تفریط رفته و عقل را نامعتبر دانسته اند، عده ای، دچار افراط شده، عقل را کافی میدانند. عدهای در کنار اعتبار بخشیدن به عقل، لازمه سعادت را، استفاده از وحی وعقل در کنار هم، دانسته اند، در این پایان نامه، پس از آشنایی با مفاهیم مورد نیاز، به بررسی تطبیقی نظرات مختلف، در رابطه با جایگاه و حدود ادراک عقل در حکمت، پرداخته ایم، سپس، این نظرات را بر عبارت قرآنی « وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ » تطبیق داده و مشخص شد، عقل در شناخت معارف نظری همچون: خدا شناسی، انسان شناسی، معاد و نبوت دارای محدودیت بوده و کسی جز خداوند بدان احاطه ندارد، همچنین در حوزه عملی، در مواردی همچون کشف مصالح و مفاسد و حسن و قبح شرعیات، درک جزییات دین، و قانون گذرای ناتوان بوده و به استمداد وحی، نیازمند است.لذا بنا به شهادت آیه« وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ »، ازآنجاکه خداوند که عالم به این عجز بشر و نیز، طالب رسیدن انسان به هدف خلقت خویش_ یعنی رسیدن به مرتبه انسان کامل_ میباشد، آنچه انسانها، از آن بی خبر بوده اند را، به انبیا و اهل بیت نبی، آموخت و انبیا و اوصیاء، آن را برای انسان، بیان کرده اند.لذا، نیروی تعقل و ادراک بشری، در کنار وحی و تعالیم اهل بیت، همچون دو بال، انسان را از طریق فراگیری حکمت، به پرواز در ساحت قدس ربوبی دراورده و رسیدن به کمال را برای او میسر، نموده اند.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام