قبل از تشکیل امپراطوری عثمانی، در مرزهای غربی ایران حکومتهایی وجود داشت که همواره بین آنها و ایران ارتباطاتی برقرار، و این مناسبات بعد از تأسیس امپراطوری عثمانی همچنان ادامه مییابد - خواه مسالمتآمیز، خواه همراه با جنگ و خونریزی - همانطور که در مقدمه آمده است در دوره صفویان میتوان بیشتر شاهد جنگ بین دو امپراطوری شد، و البته بهانه آن هم مسائل مذهبی بود. شاه اسماعیل صفوی مذهب رسمی کشور ایران را مذهب شیعه اعلام کرد و بدین طریق با مذهب عثمانیان - که اهل سنت بودند - از در مخالفت برآمد. شاه اسماعیل تنها به این مطلب اکتفا نکرد و به تماما مردم تحت حکومتش دستور داد که به سب و رفض خلفای مورد اعتقاد اهل سنت بپردازند که همین امر بیشتر به اختلافات دو کشور دامن می زد. اگر چه در بعضی از دوران حکومت صفویان، تا حدی در مناسبات بین دو کشور بهبود حاصل شد، اما باید این دوره را دوره تنش بین ایران و عثمانی تلقی کرد. اگر چه حکومت افغانها بر ایران - بعد از صفویان - چندان طول نکشید، اما در همین زمان هم باید شاهد ادامه مناسبات بین ایران و عثمانی بود، و چون افغانها هم سنی مذهب بودند، تا حدی از نظر مذهبی روابط بهبود یافت. اما با قدرت گیری نادر در ایران و تأسیس سلسله افشاریه، این پادشاه مقتدر، درصدد بر آمد که اختلافات را حل کند و لذا در تمامی مراحل و فرصتهایی که پیش میآمد، مسئله حل معضلات و درگیریها بین ایران و امپراطوری عثمانی را مطرح میکرد. در این دروه میتوان شاهد ادامه مناسبات سیاسی، اجتماعی و مذهبی بین دو کشور بود هرچه نادر نتوانست که تا پایان عمر خود به این خواستهاش - یعنی بهبود روابط - دست یابد، اما تمام هم و غم اش در ارتباط با امپراطوری عثمانی، حل اختلافات با آنها بود.
دكتر ولی از محققان كتب تاریخی و ادبی تركیه و منطقه قفقاز است كه آثاری چون " ادیا جهان باستان گ (سه جلد) تاریخ عثمانی، نگاهی به روند نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی در تركیه، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی و ده ها مقاله و تالیف دیگر را در كارنامه دارد.
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی