تاثیر حب و بغض در شناخت به معنی تاثیر انواع کششهای درونی انسان در تشخیص واقعیتها امری است که اثبات یا انکار آن می تواند ثمرات معرفت شناسی مهمی را در پی داشته باشد. پی بردن به پاسخ این مساله نیازمند توجه به راه های سه گانه شناخت (تجربه، تفکر، شهود) و بررسی تاثیر این عامل در آنها است. با بررسی توصیفی_ تحلیلی راههای شناخت از منظر برخی منابع معرفت شناسی، منطقی، فلسفه اخلاق، قرآن کریم و روایات ائمّۀ معصومین (علیهم السلام)، تاثیر گذاری این عامل از منظر عقل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. به نظر میرسد تاثیر حب و بغض در جهت دادن و ساماندهی شناختهای انسان امری قابل قبول است؛ به این معنی که این عامل، زمینه کسب برخی معرفتها و سبب دور شدن از برخی دیگر را فراهم می آورد؛ اما اینکه این عامل حتی در صورت اراده بر فهم واقع نیز، باعث خطا در شناخت و وارونه یابی واقع شود و راهی برای رهایی از تاثیر آن وجود نداشته باشد، قابل قبول نیست و با نتایجی چون عدمِ امکان دست یابی به واقع و در نتیجه نسبیّت در شناخت رو به رو است. به نظر میرسد با وجود حبّ حقیقت خواهی و اراده بر فهم واقع در نهاد همه انسانها، اینگونه از عوامل تنها می توانند با محروم ساختن انسان از برخی شناختها، زمینه ساز تحققِ اشتباه وخطا در انسان باشند نه آنکه خود، بطور مستقیم در شناخت انسان تاثیرگذار باشند. بررسی تاثیر حب و بغض بر باور و همچنین تاثیر ویژگیهای اخلاقی، باورها و رفتارها بر شناخت از منظر عقل و نقل، از مسائل مرتبط با این مساله، حائز اهمیّت و مورد پیشنهاد برای تحقیق است
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام