هر نظریه ی علمی مبتنی بر مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی است و از این رو در تعریف از هستی، انسان، معرفت بشری و غایتِ نظریه پردازی بی طرف نمی باشد. کاربست نظریههای ارتباطی، بدون توجه به مبانی نظری و بسترهای تکوین آن، مواجههایی منفعل نسبت به نظریات خواهد بود، در مقابل درک بستر و زمینه هایی که نظریات علمی در آن ریشه دوانیده و مراجعه به زمینه های فرهنگی و بومی مواجهه فعالانه، نشاط و پویایی علمی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانه ایی، تبیین و تحلیل مکتب شناختی رفتاری درارتباطات، رامورد توجه قرار داده و در دو گام به معرفی مکتب شناختی ـ رفتاری ارتباطات باتاکید بر اثرسنجی و اقناع پژوهی و جایگاه آن از منظر فرانظری و تحلیل مبانی آن پرداخته است. در گام نهایی تلاش شده است تا بررسی انتقادی مبانی نظری مبتنی براندیشه اسلامی نسبت ارائه گردد.نتایج پژوهش بیانگرآن است که هستی شناسی سکولار، تجربی و این جهانی که در مکتب شناختی رفتاری مورد توجه است درتقابل با هستی شناسی توحیدی در اندیشه اسلامی، قرارمی گیرد. دواندیشه ی یادشده در مبانی معرفت شناسی نیز قابل مقایسه می باشند، اگرچه در اعتقاد به امکان شناخت و دستیابی به واقع اتفاق نظردارند، اما در تبیینی که از تعریف، موضوع، هدف و ارزش علم، شناخت علمی و معتبر، منابع، ابزار، و درجات شناخت ارائه می کنند، آراء متمایزی ارائه می-کنند. همچنین در مبانی انسان شناسی مانند چیستی انسان، ابعاد وجودی و بعد اصیل وی، روش شناخت انسان، سرشت انسانی و اختیار و غایت نهایی در انسان اختلاف نظر دارند. .با توجه به ظرفیت های اندیشه اسلامی امکان دگرگونی در محتوا و صورت مکاتب نظری ارتباطی قابل طرح و پیگیری است. اندیشه های بنیادین اسلامی، افق و مناظر متمایزی از تعریف ارتباطات ، فرایند، سطوح،ساحات، مضمون، محتوا، روش و هدف ارتباطی و جهت گیری، انگیزه، موفقیت و اثرسنجی را در نظریات ارتباطات ارائه می نماید.
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)