در این پژوهش اندیشه سیاسی ابوعلی طبرسی را که یکی از بزرگان شیعه امامیه در قرن پنجم وششم است بررسی کرده ایم. و با توجه به ناملایمات عصر وی که نشان دهنده بحران های فراوانی است، بر اساس نظریه بحران توماس اسپرینگز، چهار مرحله نظریه وی را در اندیشه سیاسی طبرسی جست و جو کردیم و از این رهگذر به نکات ارزشمندی در باب سیاست و حکومت، و شیوه رفتار علما امامیه در عصر غیبت و زمانی که در تقیه بسر می برند، دست یافته ایم. طبرسی نکات ارزشمندی در بحث ائتلاف و وحدت بین مذاهب اسلامی دارد و بهمین سبب اقدامات ارزشمند نظری و عملی فراوانی از خود بجای گذاشته است که بررسی آن در عصر کنونی قابل توجه است. او مهمترین چالش و بحران زمانه را تنش ها و منازعات مذهبی می داند که با حکومت سلجوقی شدت یافته بود. این مسئله برای شیعیان بخصوص منطقه خراسان که طبرسی در آن دیار زندگی می کرد شرایط سختی را فراهم کرده بود. طبرسی ریشه اختلافات و بحران ها را کج فهمی آن دوران که موجب اختلافات شدید و تفرقه بین مذاهب شده بود دانسته و بهمین منظور سعی در رفع سوء تفاهمات و ابهامات و حرکت در مسیر ائتلاف و وحدت بین فرق اسلامی داشته است. نوشتن کتب متعدد با هدف جمع بین اقوال مذاهب مختلف اسلامی و رفع ابهامات و اتهامات علیه شیعه امامیه در این چارچوب قابل ارزیابی است، که دستاوردهای مهم نیز بدنبال داشته است.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی