بی شک اسلام عامل مؤثری در شکلگیری جنبشهایی است که هر یک اهدافی را برای رهایی از وضعیت موجود دنبال میکنند. که در نیم قرت اخیر ما شاهد تحول و دگرگونی ژرفی میان جنبشهای اسلامی جهان اسلام می باشیم که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جانی تازه گرفته و هویت گم شده و متزلزل گذشته را تجدید کرده و با الگو پذیری از این نهضت اسلامی موفق سعی در جبران ناکامیهای گذشته دارند. در پایاننامه حاضر، ما بدنبال این سؤال هستیم که امام خمینی (ره) چه دیدگاه و نظری راجع به جنبشهای اسلامی جهان اسلام دارند؟ در پاسخ به این سؤال ما با جنبشهای متنوعی در جهان اسلام مواجه میشویم که به سه جنبش به نوعی مهم از بقیه میباشند پرداخته شده است. ابتدا جنبشهای اسلامی فلسطین در دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) و دیدگاهها و مواجهه آن با تشکیل این جنبش و خط مسیر مبارزات و فعالیت های آن، و دیگری مبارزه با تشکیل دولت اسرائیلی و غاصب از سرزمینهای اسلامی، بررسی شده است، و سعی شده، مسیر نگرش امام نسبت به جنبشهای مذکور بررسی و توجه خاص شود که در آن از قبل از انقلاب اسلامی، گرفته تا بعد از انقلاب مورد مطالعه قرار گرفته است. در جنبش بعدی که حائز اهمیت فراوان برای جهان اسلام میباشد. جنبشهای اسلامی افغانستان میباشد. مخصوصا با تصرف و اشغال آن توسط اتحاد شوروی سابق، در سال ۱۹۷۹ وارد مرحله جدیدی شده و دست به مبارزات مسلحانه زده و اکثرا در کشورهای همسایه مخصوصا ایران تشکیل شده و به فعالیتهای خود در جهت اخراج اشغال گران و سرنگونی دولت کمونیستی دست نشانده داشته که در مسیر این بحث نیز مواضع و نظرات امام در قبال جنبشهای اسلامی افغانستان مورد بحث قرار گرفتهاند کمک دهی و حمایت مالی آنها قبل از انقلاب، تا کمکهای مستقیم و مالی و مکانی برای استقرار آنها در ایران از روی حضرت امام و همچنین پیامها و سخنرانیها و به طور کلی حساسیتهایی که حضرت امام نسبت به این کشور اسلامی داشته و تمام تلاششان این بوده که یک نظام اسلامی در آن کشور استقرار یابد که این متحقق نمیشود جز با همدلی و انسجام مرد و زن آن کشور و جهاد آن علیه ایدئولوژیهای کمونیستی و مخالف دیگر که نتیجه آن هم منتهی به خروج ارتش سرخ بدون کسب موفقیت در استقرار حکومت کمونیستی بعد از ۱۰ سال از این کشور، که دوباره جهادگران و مردم افغانی مسلمان نشان دهند که هیچ ایدئولوژی و مکتبی نمیتواند جایگزین اسلام محمدی در کشورهای اسلامی باشد. در بخش آخر به جنبشهای اسلامی مصر پرداخته شده است که در دو قسمت بحث شد، یکی مواضع و نظرات امام راجع به جنبشهای اسلامی مصر و به طور کلی مسلمانان مصر در برقراری یک حکومت اسلامی بر مبنای قرآن و شریعت الهی. ثانیا مواجهه امام با انور سادات رئیس جمهور این کشور که به دلیل بزرگترین خیانت به اسلام و مسلمین از نظر سازش با اسرائیل را فتح باب نمود که در این دو قسمت امام (ره) ابتدا با توجه خاص خودشان در یکی استفاده از روحانیت و علماء و نقش رهبری آنها در تجمع تودههای مردمی، و دیگر در سازماندهی و شکل دهی و کنترل مردم یعنی همان مکان جهاد اسلامی، مسجدها و اماکن مذهبی می باشد که امام با توجه و وقتی که این دو مسأله داشته در نهایت با اشاره قرار دادن خود مردم سعی در استقرار یک حکومت اسلامی در این کشور داشتهاند. نتیجه پژوهش: تجربیات عینی و استراتژی مبارزاتی امام (ره) به عنوان بزرگترین دستاورد موفق در تاریخ نهضتهای دینی و جنبشهای اسلامی شایان توجه است. امام خمینی (ره) قدرت جنبشهای اسلامی را از متن دین می داند و به مبارزه با حکومت سازگار و استعمارگر به پا میخیزد و برای جنبشهای اسلامی به دو مؤلفه اساسی توجه میکند. رهبری نوین سیاسی و تشکیل نهادهای خاص که منجر به حرکتهای اسلامی پیروز خواهد شد. ایشان تعالیم اسلامی جهاد، شهادت، ایثار در پرتو قرآن و در راه نجات امت اسلامی بهره می گیرد و هدف نهایی برای جنبشهای اسلامی را تشکیل امت واحده اسلامی می داند.
عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی