مکتب فلسفی متعالیه آخرین مکتب فلسفی در بین مکاتب فلسفی مسلمانان بشمار میآید، پژوهش حاضر با عنوان، الگوی نظام سیاسی مطلوب در حکمت متعالیه، در مقام پاسخ به این پرسش بر آمده است که، با توجه به بحران و مشکلات سیاسی جهان معاصر و اقتضائات عصر حاضر الگوی مطلوب نظام سیاسی برای جهان امروز از نظر حکمت متعالیه چیست؟ حکمت متعالیه به توانمندی که دارد به نظر میرسد که توانایی الگو سازی نظام مطلوب سیاسی را دارا میباشد؛ و همچنین میتوان با تکیه بر آن حکمت، نظامهای سیاسی رقیب را با نقدهای جدی در مبانی، آن نظامهای را به چاش کشاند. طراحی الگو در ذیل علل چهارگانه صورت خواهد گرفت؛ در واقع جواب به علت فاعلی، مادی، صوری و غایی سیاسی متعالیه موجب شکل گیری الگوی نظام سیاسی متعالیه خواهد شد. سه نظام سیاسی متعالیه، متعارفه و متدانیه را میتوان مورد متالعه قرار داد که نظام سیاسی متعالیه دینی، فطری، الهی و انسانی است ولی نظام سیاسی متعارفه عرفی، سکولاریستی، طبیعی و غیر دینی است؛ و بدترین نظام سیاسی، نظام سیاسی متدانیه خواهد بود که رویکرد، طاغوتی، ضد دینی و ضد انسانی میباشد. با یک مقدمه و طی پنج فصل به پرسشهای فرعی ذیل پاسخ میدهد: 1.مفاهیم و چارچوب نظری سیاست متعالیه چیست؟ 2.منابع و مبانی نظام سیاسی مطلوب متعالیه کدامند؟ 3.کارگزاران و نهادهای نظام مطلوب سیاسی متعالیه کدامند؟ و چیستند؟ 4.انواع نظامهای سیاسی (مطلوب و نامطلوب) در حکمت متعالیه کدامند؟ 5.غایات و اهداف نظام سیاسی متعالیه چیستند؟ برآیند پاسخها جواب پرسش اصلی خواهد بود، الگوی ارائه شده در نتیجه با نموداری ارائه گشته است، پارادایم حاکم بر پژوهش علل اربعه و روش تحقیق به روش توصیف، تعلیلمتن و محتوا و استنباط و استناد، خواهد بود. مفاهیم به کار برده شده در تحقیق عبارتند از:الگو ، نظام سیاسی، حکمت، سیاست و متعالیه.
دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم (ع) و استادیار گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء