پژوهش حاضر در صدد پاسخ دادن به این سؤال اصلی بود که چرا جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود نسبت به سه رویداد سرنوشت ساز یعنی جنگ دوم خلیج فارس، اشغال افغانستان و اشغال عراق توسط آمریکا، بی طرفی فعال اتخاذ نمود؟ و اتخاذ این استراتژی چگونه تأمین کننده منافع ملی ایران بود؟ در این جهت رساله در چهار فصل تنظیم گردید. در ابتدا اهمیت استراتژی و جهت گیری سیاست خارجی دولتها و انواع آن، همچنین استراتژی بی طرفی در اسلام بررسی شد. سپس شرایط و زمینههای وقوع جنگ دوم خلیج فارس و عواملی که منجر به اتخاذ استراتژی بی طرفی ایران گردید، بیان شد. در این قسمت مواضع کشورهای اروپایی، موقعیت منطقهای و ملی توضیح داده شد و مشخص گردید که علی رغم دیدگاههای متعارض در ایران اسلامی، اتخاذ استراتژی بی طرفی گزینه مناسبی برای تأمین منافع ملی ایران بوده است. در ادامه رساله مسئله اشغال افغانستان و عراق توسط امریکا بررسی شد در این موارد هم ما شاهد طرح دیدگاههای متفاوت در ایران جهت برخورد با این دو رویداد مهم و تأمین منافع ملی ایران می باشیم. در هر دو مورد زمینهها و عوامل ملی، منطقهای و بینالمللی برای ورود ایران به ائتلاف با طرفهای درگیر وجود نداشت لذا گزینه بی طرفی فعال میتوانست از یک طرف از ورود ایران به جنگ جلوگیری نمایید و از سوی دیگر تأمین کننده منافع ملی ایران باشد.
دانشیار گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام معاون آموزش و فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل