هر چند تاریخ نگاری و رویکرد تاریخی دو مقوله جدا از یکدیگرند و یکی به معنی تدوین تاریخ و دیگری به معنی تفکر تاریخی است؛ ولی ارتباط عمیقی با هم دارند؛ به گونهای که نوشتن تاریخ بدون داشتن رویکرد تاریخی ممکن نیست. رویکردهای اخلاقی، حدیثی، اعتقادی، تاریخی، از جمله رویکردهایی است که مورخان در ادوار مختلف به نقل تاریخ داشتند. ائمه اطهار نیز از این قاعده مستثنا نیستند.این تحقیق در پی پاسخ به این پرسش شکل گرفت که رویکرد ائمه اطهار در بیان تاریخ چه بود؟ این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی ۸۰۸ روایت تاریخی کتاب کافی(اصول و فروع) را مورد بررسی قرار داده است، یافته های این پژوهش نشان می دهد که ائمه اطهار از تاریخ برای تبیین سه رویکرد، بهره برده اند. اولین رویکرد، رویکرد اخلاقی برای ساخت جامعه مطلوب است. ائمه اطهار باتوجه به گزارههای تاریخی نقشه رسیدن به جامعه مطلوب را ترسیم کردند از طرف دیگر تبیین سبک زندگی اسلامی را از وظایف خود دانسته، بنابراین حجم زیادی از روایات تاریخی، تأکید بر اهمیت اخلاق در جامعه و چگونگی معاشرت با مردم و به خصوص اخلاق معاشرت با خانواده است. با توجه به تحریفاتی که به علل مختلف در تاریخ اسلام رخ داده بود، رویکرد آگاهی از حقایق تاریخی در روایات تاریخی مشهود است. قرآن در بین فرق اسلامی از اهمیت شایانی برخوردار است اما به دلایل مختلف در ادوار مختلف تحریف معنوی شده ، چندین روایت اهل بیت برای مصونیت قرآن از تحریف معنوی، و تبیین صحیح رویدادهای پیامبران پیشین و سیره پیامبر اکرم است. عمده این روایات درباره تبیین مبانی فقهی با توجه به سنت پیامبر اکرم است. بنابراین رویکرد تاریخی برای روشن شدن حقیقت حوادث تاریخی از رویکردهای ائمه علیهم السلام شناخته شد. گسترش نحلههای فکری و مشرب های اعتقادی موجب شد که ائمه اطهار با رویکرد کلامی به تاریخ، درصدد افزایش و اصلاح آگاهی های تاریخی جامعه برآیند. روایات تاریخی کتاب کافی نشان می دهد ائمه در قالب هشت موضوع اعتقادی از آن جمله بدا ، تقیه، خصوصیات پیامبران و امامان از تاریخ بهره بردند. کلید واژه: ائمه اطهار علیهم السلام، رویکرد کلامی، رویکرد تاریخی، رویکرد اخلاقی،کتاب کافی.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد و مدیر گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام