جمهوری اسلامی ایران یکی از کارگزاران اصلی موضوع گسترش اسلام در آمریکای لاتین است که در این راستا علاوه بر برخورداری از فرصتهای متعدد، تحت تأثیر عوامل و ساختارهای محدودکنندهای قرار گرفته است. اشتراکات هویتی میان ملت ایران و ملتهای آمریکای لاتین، اتخاذ سیاستهای همسو، وجود مهاجرین مسلمان، گرایش بالا به دین، شکست مدرنیزاسیون و بحرانهای اجتماعی موجود در این منطقه فرصتهایی را جهت گسترش اسلام در آمریکای لاتین به وجود آورده است. در مقابل، رشد ادیان و فرهنگهای رقیب، شکلگیری هویتهای متضاد با اسلام، بدبینی به جمهوری اسلامی ایران و اعمالنفوذ قدرتهای فرا منطقهای در آمریکای لاتین علاوه بر محدود کردن حضور جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، تهدیدی برای گسترش اسلام در آنجا محسوب میشوند. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی، تحلیلی و بهرهگیری از اسناد نوشتاری و دیجیتال به زبانهای اسپانیایی، انگلیسی و همچنین مشاهدات میدانی نگارنده در منطقه آمریکای لاتین، به بررسی فرصتها و تهدیدهایی میپردازد که هم از جانب بازیگران سیاسی و هم از جانب جامعهی آمریکای لاتین متوجه حضور جمهوری اسلامی ایران و روند گسترش اسلام در این منطقه است. شناخت فرصتها و استفاده بهینه از آنها و تبدیل تهدیدها به فرصت با اتخاذ راهبرد حذف آسیبپذیریها از مهمترین راهکارهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران جهت گسترش اسلام در آمریکای لاتین هستند. واژگان کلیدی: فرصت، تهدید، روابط ایران و آمریکای لاتین، آمیا، اسلام در نیمکره غربی.
دانشیار گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام معاون آموزش و فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم (ع) و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی