مسأله ولایت به معناى قرب الى الله از اركان مباحث عرفان توحیدى است كه حقیقت آن در درارى و درّارى وجود و سریان دارد. این مبحث از نظر دو عارف بزرگ و نامدار، حضرت امام خمینى(ره) و محى الدین بن عربى مورد ملاحظه قرار گرفته است كه با وجود اینكه ابتكارات و نظرات خاص خود را در مباحث عرفانى دارند لكن عمدتا در این مباحث، همسو هستند. براى شناخت و معرفت نسبتا جامع به مسأله ولایت، درك و فهم مباحث، وحدت وجود و تجلّى و ظهور بسیار ضرورى است. زیرا این ساحت فكرى است كه عارفان محقق به بحث ولایت و ظهورات آن همچون خلافت و نبوت و رسالت مىپردازند. از طرفى توجه و شناخت به نظام اسماءالله الحسنى و حضرات و عوالم خمسه ما را به جایگاه والا و سعه وجودى ولى وظیفه الهى به عنوان انسان كامل رهنمون مىسازند. ولى اعظم الهى، كون جامع و تجلى اعظمى است كه مبدأ و منشأ كل اسماء الله الحسنى و كافه كائنات است و در واقع قیامت كبراى الهى است كه از نظر حضرت امام خمینى واصل به مقام احدیت حق گشته و اولین تعین وظیفه حق است و جمیع حقایق موجودات در او اِنطوار و اِمحاق یافته اند لكن ابن عربى قائل است كه انسان كامل به عنوان ولى الهى تا مقام اسم اعظم حق در مرتبه واحدیت نایل مىگردد. خلافت انسان كامل كه ظهور ولایت اوست، همچون ولایت داراى مراتبى است و ختم آن متعلق به یك نور واحد، یعنى حقیقت محمدیه و علویه است. انسان كامل به سبب احاطه وجودى و قیومى داراى سعه قلبى است كه هیچ علم و قدرتى و هیچ كمالى خارج از آن قابل تصور نیست. نبوت به معناى اظهار ما فى الكمن نیز از ظهورات حقیقت ولایت و خلافت است كه اولین مرتبه آن ابناء اسم اعظم الهى است و جنبه لدى الخلقى آن رسالت نام دارد كه آخرین مرتبه ابناء و محدود به عالم شهادت و زمان و مكان دنیوى مىباشد. نبوت نیز همچون ولایت طبق نظر عموم عرفا موهبتى است الهى ولى از نظر حضرت امام كسب نیز در امر دخیل است.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
رییس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و مدیر گروه فلسفه دانشگاه قم