امروزه جنبشهایی نوپدید در غرب و شرق با عنوان معنوی به صحنه آمدهاند و سعی در ارائه تصویر آرمانی از انسان دارند، تا بدینوسیله به نیازهای معنوی انسان مدرن پاسخ بدهند. از جمله مهمترین این جنبشها که تاکنون آثار فراوانی از خود به جای گذاشتهاند، دو جریان اثرگذار و مشهور اوشو و پائولو است، که انسان ایدهآل از منظر هر دو در حالی که دارای اشتراکات فراوانی است، از ویژگیهای متفاوتی نیز برخوردار است. اوشو تصویر خویش از انسان ایدهآل امروزی را زوربای بودا مینامد كه یكی سمبل زیادهخواهی، شهوت و شادمانگی است و دیگری اسوه زهد و ریاضت است. او رهایی از ذهن، سرور و شادمانگی، نفی دعا و عبادت را از ویژگیهای انسان ایدهآل میداند که از راه مراقبه به دست میآید. در مقابل انسان آرمانی کوئیلو که به عنوان قهرمانهای داستانی در رمانهایش جلوه میکند، دارای ویژگی هایی است مانند: اباحیگری و بیبند و باری، گوش سپردن به ندای درون که به واسطه پیشگویی و جادوگری، اتصال به روح کیهانی و پیروی از افسانه شخصی حاصل میشود. با بررسی و بیان نقد هر دو جریان، در یک نگاه کلی خاستگاه مشترک اینگونه جنبشهای نوپدید معنویتگرا را میتوان در معنویت پستمدرن ارزیابی کرد که باعث رویش انواع متنوع از این جنبشها بوده است و اصول مشترک هر دو جنبش را در تفکر انسان محوری دانست که تکثرگرایی، آزادیخواهی و فردگرایی از مؤلفههای اصلی و اساسی آن به حساب میآید. در انتهاء انسان آرمانی از نگاه اسلام بازگو میشود که جانشین و امانتدار الهی است و با پیروی از فطرت الهی و ایمان و عمل صالح، هر لحظه در حال شکوفا شدن و پیمودن مسیر رشد و کمال است. واژگان کلیدی: انسان آرمانی، جنبشهای معنویتگرا، اوشو، پائولو کوئیلو، اومانیسم، انسان کامل.
دانشیار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام