اخلاق و منش و روش هر انسانی، در هر عرصه ای که به فعالیت بپردازد، جلوه های مبانی عقیدتی و گرایش های قلبی و درونی او است. بدین ترتیب شعار جدایی رسانه و عرصۀ هنر و تخیل از اخلاق و عقل و دین، جز حربه ای برای سکولاریزاسیون نمودن نهاد رسانه نبوده و نیست. طبق آموزه های اسلامی یک مسلمان متعهد در همه جا و در هر حال خود را در محضر ربوبی دیده و همۀ همّ و غمّ خود را مصروف جلب رضای إلهی و کسب توشه برای آخرت خود با تبلیغ و دفاع از حریم دین و انسانیّت می نماید. حال چه در فضای رسانه ایفای نقش بنماید یا هر عرصۀ دیگر فردی، خانوادگی یا اجتماعی. «رسانه» به معنی پیامی است که از طریق وسائل ارتباط جمعی به جهت اطلاع رسانی و القاء فرهنگ و معارف و اخلاق، در قالب های خبری، فیلم و سریال سینمایی یا مستند، مسابقات و موسیقی و مانند اینها، با محتواهای متنوع و آمیخته با نوعی زیبایی و هنر و جذّابیّت، به مخاطبان در گسترۀ جهانی، ارائه میگردد. لکن به جهت تغلیب استعمال امروزه به خود وسائل ارتباطی و پیام رسانی اعمّ از الکترونیکی مثل: سینما، رادیو و تلویزیون، ماهواره؛ یا مطبوعاتی مثل: روزنامه ها، مجلّات، گاهنامه ها اطلاق میگردد. نقش رسانه ها در تبلیغات، الگوسازی رفتاری، سبک زندگی، اخلاقیّات، فرهنگی و حتّی تأثیرات سیاسی در عرصۀ داخلی و بین المللی بسی برجسته شده است. سرمایه داران سودجوی غربی عمدۀ رسانه های غربی را تحت سیطره داشته و صهیونیزم بین الملل در پی جهانی سازی، بلکه آمریکایی سازی دنیا، یعنی سیطرۀ فرهنگ لیبرال محافظه کار آمریکایی بر سراسر جهان از طریق همین رسانه ها می باشند. از این سو جهانی شدن، یعنی بهره وری از صنایع و فنون جدید دنیا و در تعامل قرار گرفتن بین المللی، برای جهانیان یک ضرورت شده است. رسانه های فعّال در ایران اسلامی، به جهت نبود متون و کارگاه های آموزشی متناسب با فرهنگ اسلامی، در اغلب موارد با آموزه های غربی دم ساز شده، نظریّه های ارتباطی آنان را أخذ و عملکرد رسانهای غرب را الگوی خود قرار داده؛ با همان سبک به آموزش مخاطبین می پردازند. ثمرۀ این روند، تعارض و تضادّ داده ها و عملکرد رسانه ها با آموزه ها و داده های شیعی و فرهنگ ملّی ایرانی در بسیاری از موارد است. استفادۀ مدام و بی رویّه و الگوگیری شدید مخاطبان از رسانه ها، سبب خودباختگی یا دوگانگی هویّت در مخاطبان و بخصوص نسل نو، چه در حیطۀ بینش ها و گرایش ها و چه در حیطۀ عملکردها و رفتارها و حالات شده است. بدین جهت، از آنجا که فرهنگ حاکم بر نوع رسانه های جهان، حتّی ایران اسلامی، لیبرالیزم غربی می باشد، در این رساله بطور فشرده به بررسی مبانی و اصول اخلاق از منظر لیبرالیزم پرداخته شده تا با شناسایی دشمن، شاخصه های آن اخلاق منحطّ مثل: فردگرایی، آزادی حیوانی، اقتدار و خشونت گرایی، نژادپرستی و طبقه گرایی، انسان محوری، تجمّل گرایی و مصرف زدگی و بالاخره سکولاریزم از عرصۀ رسانۀ اسلامی زدوده شوند. سپس با شناسایی مبانی اسلامی اخلاق رسانه مانند خدامحوری، آخرت گرایی، اصالت روح و معنویّت، تمسّک به آموزه های وحیانی و الگوهای برین انسانیّت برای وصول به قلّۀ رفیع خلافت إلهی؛ نیز با بکارگیری اصول و قواعد اخلاق اسلامی، مثل: زهد و قناعت، رعایت حریم خصوصی افراد و مصالح امّت اسلامی و جامعۀ ایرانی، رعایت امانت و صداقت و مانند این ها، اخلاق کریمانه جایگزین اخلاق غربی گردد. کلید واژه ها: اخلاق، اسلام، رسانه، مبانی اخلاق، اصول اخلاق، اخلاق رسانه و لیبرالیزم .
مدیر موسسه بین المللی مطالعات اسلامی، استاد و مدیر گروه ادیان موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی
استاد گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام