یکی از مباحث کلیدی و اساسی هرحكومت بحث مشروعیت آن است که تقویت و تضعیف آن در استقرار و ثبات و عدم آندو در حکومت نقش بیبدیلی دارد. در این رساله ابتدا کلیات مباحث مشروعیت و انواع و اقسام آن در قالب فصل اول بیان و با عنایت به نظرات دو اندیشمند تأثیرگذار در جهان اسلام (آیتالله خامنهای و آیتالله محمدباقر صدر) فصلهای دوم و سوم به بررسی نظرات آنان و در فصل چهارم، به نتیجهگیری و بیان نقاط اشتراک و افتراق در مبانی آنان پرداخته شده است. این دو شخصیت در بسیاری از امور مقدماتی که بر مبانی فکری آنان بیتأثیر نبوده مشترک میباشند ولی در برخی مبانی فکری با هم متفاوت هستند که این خود باعث اختلاف در نظریه ایندو نسبت به مبنای مشروعیت حکومت شده است. پس از پذیرش اینکه حاکم مطلق بر جهان پروردگار و کسی که مأذون از جانب اوست میباشد، در زمان غیبت امام معصوم که شخصی به صورت معین برای ولایت و قانونگذاری بر جامعه تعیین نشده است (گرچه ویژگیها و صفات آن به صورت عام بیان شده ولی مصداق معین نشده) بر مؤمنین است که نسبت به این امر اقدام کنند. آیت الله خامنهای مبنای مشروعیت را تحقق اراده الهی میداند، اما آیت الله صدر مشروعیت را ترکیبی از ارادۀ الهی ـ مردمی میداند و لذا نظر این دو شخصیت از اینجا از هم جدا میشود، لازمه مشروعیت الهی حاکم، ورود او در مسائل حکومت در شکل ولایت مطلقه و دخالت مستقیم لذا حاکم فقیه، مرجع تمام امور است و مشروعیت تمام ارکان حکومت با تأیید او صورت میگیرد چون او مشروعیتش را از پروردگار گرفته و فقط اوست که میتواند در مشروعیتش خلل ایجاد کند، و در این امر مردم نقشی جز عینیت بخشی به دستورات و اوامر فقیه را ندارند. و یا نظارت او بر اجرای دستورات دینی توسط متصدیان امور مختلف حکومت. ولی طبق نظر دوم فقیه تنها ناظر بر اعمال و جریان حکومت است و این مردم هستند که با تأیید خود به اجزای آن حکومت مشروعیت میدهند و با عدم تأیید مردم حکومت فقیه دچار عدم مشروعیت شده و ساقط میشود. واژگان کلیدی: مبانی، مشروعیت، مردم، مقبولیت، عینیت.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه