آقاى سید عبد القیوم سجادى, پایان نامه خود را در تاریخ ۱۳۷۸ /۳ /۲۷ با عنوان ((شکافهاى قومى و مذهبى در افغانستان, و تإثیر آن بر جنگ داخلى (۷۵ ـ ۱۳۷۱))) که با راهنمایى دکتر چنگیز پهلوان و مشاوره حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحى تنظیم کرده بود, مطرح و به دفاع از آن پرداخت. وى در پاسخ به این سوال اصلى که ((جنگ داخلى احزاب و بحران تشکیل یک دولت ملى فراگیر و قابل قبول براى تمامى جریانهاو طیفهاى سیاسى, با شکافهاى قومى و مذهبى چه رابطه اى دارد؟)), این فرضیه را ارائه داد: ((شکافهاى قومى و مذهبى با توجه به ساختار قومى قدرت در افغانستان همواره فعال بوده; اما در گذشته به دلیل کنترل اجبار گونه حاکمیت سیاسى هیچ گاه مجال بروز نیافته است. جهاد افغانستان با ایجاد تحولات سیاسى و اجتماعى و فروریختن حاکمیت مرکزى در سال ۱۳۷۱, زمینه هاى بروز و تإثیر گذارى این عناصر را فراهم نموده و در قالب حقوق طلبى سیاسى اقوام, در شکل جنگ داخلى احزاب نمود مى یابد.)) وى با استفاده از روش تحقیق توصیفى ـ تحلیلى و بهره بردارى از یافته هاى تاریخى و بر اساس تئورىاى که عمدتا برایند حاصل از ترکیب دو تئورى رقابت قومى و رقابت نخبگان سیاسى است, نتیجه مى گیرد که هر چند رقابت قومى در افغانستان از دیر زمان وجود داشته است; اما رقابت نخبگان سیاسى در قالب جنگ داخلى احزاب که با نابودى منافع تمامى اقوام مواجه بود, تا حد زیاد, بسیج و حمایت توده هاى مردم را از دست داد. استمرار جنگ; از هم پاشیدگى شیرازه اجتماع, نابودى سرمایه هاى داخلى و قربانى کردن مردمان بى شمارى را موجب گردید. بر اساس تحقیقات نویسنده, جامعه افغانستان با ساختار اجتماعى قومى و قبیله اى توصیف گردیده است. در چنین جامعه اى, کلیه روابط اجتماعى در سطح حاکمیت و نیروهاى اجتماعى, از ساختار قبیله اى جامعه باز تولید مى شود. به جاى منطق دیالوگ و دیپلماسى براى حل منازعات, عمدتا از روش جنگ و توان نظامى استفاده مى شود. از طرف دیگر, جهاد افغانستان با ایجاد تحولات شگرف در سطوح مختلف جامعه, استمرار این وضع را با دشوارى مواجه ساخته است. آقاى سجادى با تإیید فرضیه ارائه شده براى خارج شدن از بحران موجود, پیشنهاد مى نماید که جریان حکومت که در افغانستان مى بایست از یک سو وجود و سهم اقوام در قدرت سیاسى را پذیرا گردد و از سوى دیگر, با ایجاد زمینه هاى مشارکت سیاسى برابر براى کلیه اقوام و پیروان مذاهب, ذهنیت بدبینانه و همراه با سوء ظن اقوام غیر حاکم نسبت به قوم حاکم را تصحیح نماید. سازماندهى پایان نامه شامل: دیباچه, مفاهیم و شاخصها, چارچوب تئوریک مطالعه شکافهاى قومى و مذهبى, ساختار قومى و قبیله اى جامعه افغانستان, قومیت و ساختار قدرت سیاسى, رابطه ساختار قدرت و قومیت, ساختار مذهبى جامعه افغانستان, مذهب و جامعه در افغانستان, مذهب و سیاست در افغانستان, قومیت, مذهب و نیروهاى سیاسى, شکافهاى قومى ـ مذهبى و مشارکت سیاسى (۱۳۶۷ ـ ۱۳۷۰), اردو و معارضات قومى ـ مذهبى در افغانستان, دولت مجاهدین در کابل و جنگ داخلى, نتیجه گیرى و جمع بندى نهایى مى باشد. تهیه و تنظیم : نجف هدایتی زاده
عبدالقیوم سجادی (زاده ۱۳۴۸ (خورشیدی) در ولایت غزنی) سیاستمدار افغانستان و نماینده مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم مجلس نمایندگان است. وی در مجلس شانزدهم نمایندگان افغانستان عضو کمیسیون امور بینالمللی میباشد.[۱] زندگی نامه سید عبدالقیوم سجادی فرزند سید حکیم در سال ۱۳۴۸ در یکی از قریه های تابعه ولسوالی قره باغ ولایت غزنی چشم
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران