موضوع "مکانیسم حضور دین خاتم در جامعه" و حدود قلمرو دین، که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد، از مهمترین موضوعات و مباحث کلام جدید به حساب می آید. سخن عمده در این بحث و بررسی "کمیت زمینههای حضور دین" و چگونگی این حضور است. بعد از اینکه دین خاتم یعنی دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین و برترین دین، فرض گرفته شد سؤالی که برای مخاطب به وجود می آید، این است که: دین اسلام، که مدعی کمال در محتوا و کیفیت و تمامیت در کمیت و گستره دامنهاش است، چگونه خود را با پیشرفتها و تغییر و تحولهای شگفتی که در طول اعصار، در موضوعات، مسائل، علوم، تکنولوژی و نیازمندیهای انسان بوجود آمده است، تطبیق می دهد و از پس همه سؤالات پیچیده در زمانهای مختلف و بالاخص در عصر حاضر در تمامی زمینهها بر میآید و پاسخی در خور و مناسب می دهد. پاسخ به مشکل فوق هر چند سخت است ولی لازم و ضروری است. در نگاه اول چنین توانی از دین غیر ممکن می نماید؛ چرا که دین، دارای مباحثی هر چند گسترده ولی محدود است و مسائل، موضوعات و نیازمندیهای انسانه، با توجه به پیشرفت سریع زمان، نامحدود هستند. لذا از لحاظ منطقی باید گفت: با قوانین محدود نمی شود، امور نامحدود را پاسخ داد. اما بعد از دقت و تأمل در دین مبین اسلام در مییابیم که یکسری مکانیسها و ساز و کارهایی وجود دارد که میتوانند به تمامی سؤالها پاسخ در خور و مناسب با عصر و زمان خودشان بدهند. از جمله این ساز و کارها، حجیت بخشیدن دین به عقل عاری از وهم و خیال در مرحله نظر و از شهوت و غضب در مرحله عمل است که به کمک آن، فرد متدین میتواند به کشف اصول و قوانین لازم و برنامهریزی در پرتو قرآن و سنت برای اداره و پیشرفت جامعه بپردازد و نیز "ثابت و متغیرهای دین است" است، که مجتهد با توجه به آنها، فروع و جزئیات و متغیرها را به ثابتهای دینی باز میگرداند و یا "احکام اولیه و ثانویه" و یا "احکام حکومتی" است که در حین بوجود آمدن ضرورتها و عسر و حرجها و تنگناهایی که در پایبندی فرد یا جامعه به احکام اولیه بوجود میآید و با حکم ثانویه یا حکم حکومتی که از سوی حاکم صادر میشود، مرتفع و حل میگردد، چناچه اگر یکی از امور عبادی باعث عسر و حرج و با زیان و ضرر برای شخص مکلف شد دین اسلام با اصلی کلی "ما جعل علیکم فی الدین من حرج" و "لاضرر و و لا ضرار" آن را حل نموده است یا چنانکه اگر حکمی از احکام اولیه در زمان و مکانی خاص، مصالح جامعه را تهدید نمود؛ مثل اینکه در باب کشف و استخراج معادن و یا احیای زمین که حکم اولیهاش تعلق اینها به مستخرج و احیا کننده است ولی در زمان کنونی با توجه به پیشرفت تکنولوژی، این حکم اولی با مصالح جامعه اسلامی در تضاد است لذا ولی فقیه با حکم حکومتی، آنم را ممنوع میکند و به این صورت مشکل را حل می نماید. خلاصه با مکانیسم هایی که مطرح شد، میتوان به دین، پویایی بخشید و جاودانگی آن را تضمین نمود. تکیه عمده در بحث مکانیسم ها بر عناوینی چون عقل، حداقلی و حد اکثری دین، ثابت و متغییر، کلی. جزیی، حکم اولی و ثانوی، حکم حکومتی، منطقه الفراغ و... می باشد.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام