پایان نامه حاضر تحت عنوان رویارویی سنت گرایان و تجددگرایان در امپراطوری عثمانی در قرن نوزدهم میلادی، یکی از ابعاد انحطاط عثمانی را مورد بررسی قرار داده است و با توجه به بررسی های انجام شده و ریشه یابی سنت گرایان و تجددگرایی در امپراطوری عثمانی و ویژگی های این دو طیف و بررسی نقاط ضعف و نقاط قوت دو طیف و نهایتا با بررسی مسایل پیرامونی و شرایط و ویژگی های جامعه و حکومت عثمانی به این جمع بندی رسیده است که ایجاد دو طیف سنت گرا و تجدد گرا، نتیجه قهری شرایط عثمانی و شرایط جهانی در قرن نوزدهم میلادی می باشد و به علاوه این دو طیف و تقابلشان نیز به تبع، نتایجی بر جامعه و حکومت عثمانی نهادند. همچنین با توجه به نقاط ضعف و قوت دو طیف و اینکه این تقابل از سوی غرب با ترفند های حساب شده و عدم آگاهی نخبگان عثمانی، از هر دو طیف، سبب شد که تقابلی که بین این دو طیف ایجاد شده بود، باعث تحلیل درونی هر دو گروه شده و در نهایت سبب شد که نه تنها هیچ یک طرفی نبندند که به نفع غرب و منافع غرب هر دو گروه کنار نشسته یعنی در واقع شکست خوردند و شکست در طبقه نخبگان عثمانی سبب نهایتا شکست جامعه و حکومت عثمانی در برابر بورژوازی غرب شد. به طور کلی توجه به نقاط ضعف طیف متقابل به جای توجه به نقاطضعف خود و بزرگ جلوه دادن نقاط قوت خود در این دو طیف به همراه ترفند های غرب و شرایط بحران زده آن زمان خصوصا بحران هویت در جامعه عثمانی به غفلت عثمانی دامن زد و باعث شکست هر دو طیف شد.
دكتر ولی از محققان كتب تاریخی و ادبی تركیه و منطقه قفقاز است كه آثاری چون " ادیا جهان باستان گ (سه جلد) تاریخ عثمانی، نگاهی به روند نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی در تركیه، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی و ده ها مقاله و تالیف دیگر را در كارنامه دارد.
استاديار دانشکده علوم اقتصادی و سياسی دانشگاه شهید بهشتی