پژوهش حاضر با این سئوال اصلی آغاز شده است كه: سیر اندیشه مهدویت و مدعیان آن در اسلام تا آغاز غیبت صغری چگونه بوده است؟ فصول پنج گانه این پژوهش در مقام پاسخ به این سئوال اصلی است. فرضیه-های ما در این پژوهش عبارتند از: 1ـ [فرضیه اصلی] اندیشه مهدویت در اسلام و انتظار ظهور منجی آخرالزمان براساس آیات قرآن كریم و اخبار و روایات صادره از ناحیه پیامبر اسلامC دربارهمهدیA شكل گرفت و عواملی از قبیل هرج و مرج حاكمیت پس از صدر اسلام، مشكلات نظام خلیفه ای، آشنایی سطحی از معارف اسلامی و یأس و ناامیدی اجتماعی از اصلاح طبیعی وضع موجود؛ باعث ظهور مدعیان مهدویت در اسلام شد. 2ـ [فرضیه رقیب] موعودگرایی و مهدویت در اسلام به گونه چشم گیری از آیین ها و ادیان و فرهنگ های مجاور تأثیر پذیری داشته است. در فصل اول، موعودگرایی در ادیان و آیین های مختلف قبل از اسلام و بشارت های ظهور رهاننده در پایان روزگار در كتب مقدس ادیان و نیز اعراب دوره جاهلی مورد بررسی قرار گرفت. فصل دوم، مربوط به اسلام و اندیشه مهدویت می شود یعنی مهدویت در قرآن كریم، روایات پیامبر اسلامC و همچنین نظرات و دیدگاه های شیعه و سنی درباره مهدی موعودA. فصل سوم به بعد این پژوهش به معرفی و بررسی سیر تاریخی مهدویت و اعتقاد به مهدی موعودA، رجعت، مدعیان مهدویت و نحله های بوجود آمده بر این اساس می پردازد و شامل دوره های خلفای اولیه اسلام، امویان و عباسیان تا سال 260 هجری یعنی آغاز غیبت صغری می گردد. آن چه مسلم است اعتقاد به منجی آخرالزمان و كسی كه بشریت را از قید همه ظلم ها و ستم های موجود رهایی داده و صلح و عدل جاویدان را مستقر می سازد، یك اعتقاد بین المللی و مربوط به همه ادیان الهی و همه اقوام بوده و یك خواسته ریشه دار و شوق عمیق و انتظار دیرین و نوید آرام بخش در میان همه مذاهب گوناگون است و اختصاص به دین و مذهب و ملت خاصی ندارد. اسلام نیز به عنوان كامل ترین ادیان و پیامبر بزرگوارش كه خاتم همه پیامبران است. از این قاعده مهم مستثنی نبوده و همواره پیروانش را به روزگاری كه در آن صلح و امنیت و عدالت جهان گیر شده بشارت داده است. كه این واقعه قبل از قیامت و در همین دنیا اتفاق خواهد افتاد. پس از رحلت پیامبر اسلامC براساس آیات قرآن كریم و روایات صادره از ناحیه حضرتش امید به ظهور و آمدن مهدی موعودA در جامعه مطرح بوده تا جایی كه در برخی مقاطع اندیشه مهدویت دستاویز برخی خلفاء و حاكمان و نیز برخی مخالفان و قیام گران قرار گرفت و این چیزی جز شرایط بوجود آمده در جامعه و ظلم و ستم دستگاه حاكمه و والیان آنها بر مردم ستم دیده و البته با مساعدت و همكاری برخی محدثان و فقیهان و شاعران چیز دیگری نبود. در موارد معدودی افرادی هم با استفاده از اعتقادات كهن اعراب و حتی نامیدن خود به نام موعودهای اعراب قبل از اسلام سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند كه این امر تأثیرات جزئی از خود بر جای گذاشت و آن چه به صورت گفتمان غالب در جامعه آن روز حضور داشت تأثیرات كلی روایات پیامبر اسلامC و آیات قرآن كریم در رابطه با اندیشه مهدویت بود. به این ترتیب ضمن جواب به سئوال اصلی پژوهش فرضیه اصلی ما نیز اثبات می گردد. واژگان كلیدی: موعود، مهدویت، آخرالزمان، منجی، مهدی.
استاد گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی
دانشیار گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام