این رساله سعی نموده است ابعاد سیاسی فقهی شهروندی را با ادبیات و شیوه اجتهادی بررسی نماید. فرضیه تحقیق این است که اولا اسلام دینی جامع است که تمام ابعاد زندگی بشر را در بر میگیرد از جمله جنبه سیاسی و اجتماعی. ثانیا منابع حدیثی و میراث فقهی شیعه جوابگوی مسائل مستحدثه نیز میباشد. شهروندی را هم می توان از دیدگاه حقوق نگاه کرد و هم از دیدگاه تکالیف. به تعبیر دیگر، شهروند یک سری حقوق را داراست و از طرف دیگر تکالیفی نیز بر عهده او میباشد. در این رساله ابتدا به بیان مفاهیم و کلیات پرداخته شدهاست و بعد از آن، حقوق و تکالیف سیاسی شهروندی را در دو فصل بیان، و ادله فقهی آن بررسی شدهاست. حقوق سیاسی شهروندی عبارت است از حق آزادی بیان و عملکرد در انجام فعالیتهای سیاسی، حق عضویت وتابعیت در جامعه اسلامی ، حق مشارکت در انتخاب و نظارت بر مسئولین ، و حق تصدی مشاغل دولتی و حکومتی. تکالیف سیاسی شهروندی را نیز میتوان به تکالیف سیاسی حکومت اسلامی در قبال شهروندان، تکالیف سیاسی شهروندان در قبال حکومت اسلامی، و تکالیف سیاسی شهروندان در قبال یکدیگر، تقسیم کرد. در تبیین تکالیف سیاسی شهروندی از دو نوع تلازم بین حق و تکلیف استفاده شدهاست و از این دو نوع تلازم در استدلالهای فقهی برای اثبات تکالیف سیاسی شهروندی استفاده شدهاست.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
مدیر و عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی