حسن و قبح عقلى، مسأله اى است كه به جهت اهمیت چندسویه، مورد توجه بسیارى از متفكران در علوم مختلف واقع شده و لذا از جهات متفاوتى مورد بحث قرار گرفته است. این عنوان در فلسفه اخلاق، كلام و اصول فقه و در اثبات حكم شرعى (بنابر یك نظر) مفید اثر است. ماهیت این موضوع را پرسش از عقلى یا شرعى بودن ادراكهاى ما نسبت به خوب و بد افعال تشكیل مىدهد. آیا فهم ما از خوب و بد، حاصل باید و نبایدهاى شرعى است؛ یا عقل صرفنظر از شرع، مدرك حسن و قبح است؟ براى پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است نزاع در مسأله و نحله هاى مختلفى كه در اطراف آن شكل گرفته اند را معرفى نماییم. لذا بحث از مناقشات بین اشاعره و عدلیه (معتزله و امامیه) كه دو جناح مختلف دراین مسئله هستند، فصل اول این پژوهش را تشكیل می دهد. اشاعره معتقدند كه افعال، قبل از ورود شرع هیچ حكمى ندارند. اما عدلیه بر این باورند كه حسن و قبح به یك امر حقیقى و ذاتى در خود فعل باز مى گردد كه قبل از ورود شرع ثابت بوده و عقل قادر به ادراك آن مى باشد. تبیین بهتر محل نزاع و جلوگیرى از خلط مبحث و نزاعهاى لفظى، طرح مبسوط معناى مراد از عبارات را مىطلبد. لذا در فصل دوم، معانى و ملاكهاى حسن و قبح و تعیین معناى مورد بحث؛ در فصل سوم، ذاتیت حسن و قبح و اقوال و تفاصیل موجود در آن و در فصل چهارم نیز معناى «عقلى» و تعریف عقل نظرى و عملى و تفاوت آن دو بررسى مىشود. در هر یك از فصول فوق، نظرات محقق طوسى و شهید صدر به تفصیل بحث شده است. به طور خلاصه مى توان گفت كه معناى مورد بحث از حسن و قبح، «استحقاق مدح و ذم» و در نظر شهید صدر «ضرورت خلقى» است. لذا «ملایمت و عدم ملایمت» و «كمال و نقصان» از محل بحث خارج است. این معنا با «مصلحت و مفسده» نیز مغایر است. محقق طوسى و شهید صدر، هر دو به ذاتى بودن حسن و قبح نسبت به عناوین افعال ـ و نه خود آنها ـ معتقدند و عقل عملى را مدرك حسن و قبح مىدانند. این تفاصیل، هر یك مرتفع كننده شبهات متعددى خواهد بود. فصل پنجم، سنخ قضایاى حسن و قبح را محور قرار داده است. محقق طوسى، حسن و قبح را جزء مشهورات دانسته و در عین حال به قابلیت اتصاف آنها به صدق و كذب نیز اعتراف دارد. مرحوم صدر نیز حسن و قبح را جزء قضایاى اوّلى عقل عملى و ملازم با تصدیق جازم و مضمون الحقانیه بودن مىداند. حاصل آنكه این قضایا، چه مشهورى باشد یا اوّلى، به هر حال داراى مطابق واقعى است. ثمره این فصل، پذیرش نظریه عقلى بودن حسن و قبح و ردّ عقلایى بودن آن خواهد بود. در فصل ششم، ادله موافق و مخالف حسن و قبح بررسى مىشود. ابتدا ادله موافق از نظر محقق طوسى آورده شده و اشكالات وارد بر آنها نفى شده است. سپس ادله مخالف به تفصیل، بررسى و نقد و ارزیابى مىشود. بحث پیرامون ادله موافق و مخالف از نظر شهید صدر نیز به همین سبك صورت مى پذیرد. فصل هفتم و آخرین فصل، آثار حسن و قبح در علم فلسفه اخلاق، كلام و اصول فقه را مختصرا مطرح مى كند. در این جا تفاوت دیدگاه اشاعره و عدلیه، و نوع نگاه آنها نسبت به افعال الهى و قدرت مطلقه خداوند تبیین شده است.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام