عدهای بر این باورند که سیره سیاسی معصومین، متناقض بوده و بین آرمانگرایی و واقعگرایی در نوسان است. چرا که در سیره ایشان، مواردی دیده میشود که به هیچ وجه حاضر به نادیده گرفتن ایدهآلها، ارزشها، احکام و قوانین شریعت نبودهاند به طوری که گاهی به قیمت تضعیف قدرت و حکومت، تمام میشد. و از طرف دیگر نمونههایی یافت میشود که ایشان به خاطر حفظ حکومت، موجودیت و اقتدار امت اسلامی، از ایده آلها، چشم پوشیده و انعطاف به خرج دادهاند. اما مدعای ما آن است که سیره معصومین دوگانه نبوده بلکه تابع فرمول و ضابطهای ثابت میباشد. و تلاش ما در این رساله این است که با روش فقهی- اصولی، ضابطه حاکم بر رفتار ایشان را استخراج و تبیین نماییم به گونهای که هم رفتارهای به ظاهر واقع گرایانه و هم رفتارهای آرمانگرایانه ائمه اطهار طبق آن ضابطه، قابل تحلیل باشد. به این منظور، ابتدا طبق ضوابط شناخته شدهی فقهی- اصولی به طراحی چارچوبی نظری پرداخته و سپس تلاش میکنیم به روش استنادی، تک تک نمونههای آرمانگرایی و واقع گراییِ موجود در سیره ائمه اطهار را بر آن چارچوب تطبیق دهیم. که اگر موفق به ارائه و دفاع از این چارچوب شویم، به ضابطهای قابل اعتماد دست یافتهایم که میتواند الگویی مناسب در رفتار سیاسی و حکومتی ما بوده و میتوانیم از آن در سیاستگذاری حکومتی استفاده نماییم. واژههای کلیدی: فقه سیاسی، آرمان گرایی، واقع گرایی، حکومت اسلامی، سیره سیاسی معصومین، احکام ثانویه، تزاحم، اهم و مهم، وجوب حفظ حکومت.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
استاد حوزه و دانشگاه ، دانشیار گروه حقوق بین الملل و عمومی دانشگاه تهران