پس از انقلاب اسلامی ایران با دعوت امام خمینی(ره) حرکتهای مردمی محرومیتزدایی در جایجای کشور شکل گرفت و با فرمان امام خمینی(ره) بر تشکیل جهادسازندگی رسمیت یافت. جهادسازندگی خدمات ارزنده فراوانی را با دست توانای خودِ مردم ارائه کرد. در سال ۱۳۷۹ با تصمیم سیاستمداران وقت، جهادسازندگی که یکی از مکتبیترین نهادها بود و مدلی ناب از مشارکت مردمی را ارائه کرده بود با وزارت کشاورزی ادغام و در نظام بوروکراتیک آن هضم شد. این افراد متأثر از نگاه مدیریتی غربی از درک مفهومی جهادسازندگی عاجز بودند و جهاد را صرفاً مختص شرایط اضطراری میدانستند؛ اما بار دیگر جوانان دغدغه مند و انقلابی حرکتهای جهادی را هرچند با وسعتی کمتر احیا کردند که بهفرمان مقام معظم رهبری بر تشکیل بسیجسازندگی رسمیت یافت. این پژوهش برآن است که این دو حرکت را از حیث «مشارکت مردم بومی» مقایسه کند که به نظر میرسد یک مؤلفه اساسی در این شکل حرکتهای اجتماعی جهادی است. مشارکت مردمی جهادی علاوه بر صرفهجویی در هزینه و تسریع در انجام امور، تشکلی بهواقع مردمی ایجاد میکند که در نقطه مرکزی فکر آن، رشد و هویتیابی انسان و توسعه «انسان انقلابی-اسلامی» قرار دارد. در این پژوهش درونمایههای معنایی گفتارهای فعالین این دو حرکت را با تحلیل مضمون استخراج و صورتبندی مفهومی کردیم تا به نمایی قابلمقایسه از مشارکت مردمی در این دو دستیابیم. مضامین بهدستآمده در پنج سطح مشارکت مردمی در نگاه جهادگران، فوائد مشارکت مردمی جهادی، گونههای مشارکت مردمی، سازوکارها و عوامل مؤثر در جذب مشارکت مردمی ارائه و مقایسه گردیدند. در پایان مهمترین مؤلفههای مؤثر در جذب مشارکت مردمی که از رهیافت پژوهش حاضر به دست آمدند را برشمردیم. مشارکت مردمی در اندیشه جهادگران جهادسازندگی برخلاف اردوهای جهادی جایگاهی اصالی داشت و با آسان گرهایی همچون اخلاق جهادی، سازوکارهای ساختارمند مشارکت بومی، مدیریت منطقهای، حضور مستمر و نزدیک جهادگران، تقویت میشد. برخلاف اردوهای جهادی که به خاطر نبود مزیتهای جهادسازندگی در آنها توانایی مطلوبی در مشارکت مردم بومی در کارها ندارند. این پژوهش میتواند به ارتقاء درک مفهومی-مکتبی مدل مشارکت مردمی کمک کند. همچنین با ارائه شناختی مقایسهای، به ارتقای جایگاه مشارکت مردمی در اردوهای جهادی و برخورداری از مواهب آن یاری برساند.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام