ؤلفه های الگوی مطلوب مناسبات اعضای خانواده و کیفیت افزایش استحکام این واحد اجتماعی مهم، پرسشی بنیادین بوده که هم در حکمت عملی یونانی و اسلامی بدان پرداخته شده و هم در جامعه شناسی امروز از آن سخن به میان آمده است. یکی از حکیمان مهم و تأثیرگذار که دارای تفکر منظومهای در حکمت نظری و عملی بوده و در ذیل فرهنگ اسلامی به تبیین مباحث مختلف در حکمت نظری و عملی پرداخته و در عرصهی حکمت عملی به صورت مبسوط توجه خاصی به سیاست مدن، تدبیر منزل و مباحث مربوط به خانواده داشته، خواجه نصیرالدین طوسی است. نظریات خواجه به دلیل روشمند بودن و ارائۀ دستگاهی مفهومی، این قابلیت را دارد که به وسیله آن بتوان به طراحی الگوی مناسبات اعضای خانواده پرداخت. این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیل کیفی جهتدار به تبیین الگوی مطلوب مناسبات خانوادگی در اندیشه خواجه میپردازد. در پژوهش حاضر، الگوی مطلوب مناسبات اعضای خانواده، در علم تدبیر منزل خواجه نصیر الدین طوسی و بر اساس دو مقولۀ «محبت» و «عدالت» صورتبندی شده است. خواجه در مباحث خود با تبیین کنشهای اجتماعی و حقیقت جامعه، عامل اصلی کنش اجتماعی را محبت بیان کرده است. محبت نیز به نوبۀ خود میتواند منبعث از خیر، نفع و لذت باشد. او عدالت را به عنوان عامل تنظیم کنندۀ کنش انسانی مبتنی بر نفع و لذت میداند. از دید خواجه محبت شکل دهندۀ حقیقت کنش انسانی است و عدالت نیز پس از شکلگیری کنش آنرا سامان میدهد. در نگاه خواجه مناسبات جنسیتی در خانواده در بستر سنت تاریخی مردسالاری شکل گرفته و بازتولید میشود؛ حال آنکه عدالت و محبت در کنار یکدیگر و به عنوان عوامل مکمل، دو رکن اصلی این الگو را تشکیل میدهند.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
همکار آموزشی گروه مطالعات خانواده دانشگاه باقرالعلوم (ع)