دولتسازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیتهای نهادی، حاکمیت و استقلال در یک جامعه کسب، حفظ و ارتقا مییابد. همه جوامع بهنحوی درگیر این فرایند بوده و بگونهای در مسیر ارتقا و یا تشکیل دولت هستند. کشور عراق با سقوط صدام درمسیر فرایند دولتسازی قرار گرفت اما با توجه به بافتار اجتماعی - فرهنگی ناهمگن و تسلط فرهنگ طایفهگرا، رقابتهایسیاسی براساس مناسبات قومی- مذهبی پدید آمد، برآیند آن چالش در دولتسازی بوده است. از این رو رساله حاضر با این پرسش روبهروست، چرا رقابتهای قومی- مذهبی منجر به بحران دولتسازی در عراق جدید شده و راهکارهای برون رفت از آن کدام است؟ پاسخ به این پرسش براساس طراحی مدلی مفهومی انجام شد.یافتههای تحقیق نشان میدهد، فرهنگ طایفهگرای حاکم بر سه گروه شیعیان، اعراب سنی و کردها به عنوان هرم قدرت در طول تاریخ تاسیس دولت منجر به درگیری و کشمکشهای درونی میان آنها شده است. سقوط صدام، وضعیت دوگانهای از فرصت و تهدید را بوجود آورد. اما فرهنگ طایفهگرای حاکم بر جامعه، رقابتهای قومی- مذهبی را استمرار و رقابت میان گروهها را در وضعیت «رقابت بر» قرار داد. اشباع سرزمینی به عنوان یکی از شاخصهای دولتسازی از یک سو با وجود منازعات سرزمینی و عملکردی و از سوی دیگر عدم تحقق اعمال قدرت براساس قانون و همچنین تحقق حاکمیت ملی در سطح داخل و خارج با چالش مواجه بوده است. شاخص دیگر یعنی ثباتسیاسی نیز با وجود دولتشکننده در وضعیت نامطلوب قرار داشته و منجر به ایجاد سطح جدیدی از خشونت میان گروههای خصوصی با گروههای عمومی در جامعه شد. همبستگی ملی نیز به عنوان شاخصی دیگر به علت عدم تحقق هویت ملی و حقوق شهروندی شکل نگرفت و گسست میان دولت و ملت را ایجاد کرد. برای حل این چالشها باید باور دولتسازی برای مردم توسط مردم درون جامعه فراگیر شود و با ایجاد دولت کارآمد، حل مسایل سرزمینی و ارتقاء حاکمیت ملی در مسیر همبستگی ملی با تکیه بر هویت ملی و بسط حقوق شهروندی براساس رویکرد تکثرگرایی در عین وحدتگرایی گام برداشت و در شرایط ثباتسیاسی براساس چارچوبی نهادمند در قالب جامعه مدنی و بدور از رقابتهای قومی و مذهبی به دولتسازی موفق دست یافت.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
دانشیار گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام معاون آموزش و فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام