در خصوص بررسی فرصتها و چالشهای فلسفه سیاسی در ایران معاصر با روش مصاحبه با اساتید و صاحب نظران و با استفاده از منابع کتابخانه ای و برخی پژوهشهای صورت گرفته، تحقیق و پژوهش صورت گرفت و براساس تحلیلهای صورت گرفته به نتایج مناسب و قابل تاملی هم درخصوص فرصتها و هم نسبت به شناسایی چالشها ص.رت گرفت. در این تحقیق فلسفه سیاسی به عنوان دانش و معرفتی مستقل که از دانشهای درجه اوّل محسوب میشود، در نظر گرفته شده است و به معنای کوشش و تأمل عقلانی و برهانی در ارائه پاسخ به پرسشهای فلسفی و بنیادین علم سیاست، تعریف شده است، در ایران معاصر از بَعد نهضت مشروطه، فلسفه سیاسی رشد و گسترش پیدا کرد که البته در این مدت فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کرده است. در این مدت یعنی از مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و بعد از آن فلسفه سیاسی؛ با چالش و فرصتهای متعددی مواجه گشته، که در این گفتار بهطور اختصار به برخی از مهمترین چالشها و فرصتها پرداخته شده است. پرداختن به مباحث چالش فلسفه سیاسی جهت بررسی علل بوجود آمدن و گسترش آن و تبدیل چالشها به فرصت صورت گرفته است. برخی از دستاوردها در حوزه فرصتها عبارتند از: تشکیل نظام جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شکلگیری و گسترش مراکز متعدد پژوهشی و آموزشی مرتبط با فلسفه سیاسی،، بوجود آمدن گفتمان مورد نظر اندیشه سیاسی اسلامی و شیعی، ورود حوزههای علمیه به مباحث سیاسی، تدوین متون سیاسی و ... شکست زود هنگام مشروطه، فقدان رهبری واحد، تفاوت نگرش در مبانی فلسفه سیاسی، رواج و گسترش فلسفه سیاسی و دانش مدرن، غلبه عرصه ترجمه به جای تولید محتوا بر اساس داشتههای فلسفه سیاسی و اسلامی، گسترش تفکرات مارکسیستی و سکولاریستی و ... از مهمترین چالشهای پیش روی فلسفه سیاسی در دوران معاصر ایران میباشد.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام