رسول مکرم اسلام ص در برهه ای از تاریخ پا به عرصه ی وجود گذاشت که بشریت خصوصاً عرب حجاز، فرسنگ ها از فرهنگ انسانی و اسلامی دور بود. تلاش بی وقفه ی آن حضرت به خصوص در عرصه فرهنگ اسلامی، الگوهایی بی بدیل را به جامعه انسانی عرضه کرد و توانست با تکیه بر آنها ضمن برطرف کردن موانع، تحقق جامعه آرمانی و ریل گذاری صحیح حکومتی الهی را رقم بزند تا در پرتو آن معارف اسلامی به همگان عرضه شود. این سبک و روش در بعضی از دولت های شیعی به ویژه اثنی عشری به عنوان یک راهبرد به اجرا درآمد و زمینه موفقیت آنها را در برخی دوره ها فراهم آورد. دولت های آل بویه، سربداران، آل کیا و مرعشیان که محدوده ی شکل گیری و قدرتشان ایران بود تا آنجا که از سیره ی رسول خدا ص الگوگیری کردند و به منصه ظهور رساندند در میان مردم محبوبیت یافتند و توانستند حاکمیت خود را اِعمال کنند اما همین که منافع مادی جایگزین منافع معنوی و اتحاد جای خود را به اختلافات و درگیری های درونی بر سر قدرت داد، پشتوانه مردمی را از دست داده و خود را به افول نزدیک کردند. نادیده گرفتن شاخص های حکومت نبوی ص سبب شد هیچ یک از آنها در زمان انقراض شان از جایگاه و حمایت مردمی برخوردار نباشند. در این پژوهش سعی شده است تا به روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر منابع تاریخی و روایی میزان توجه و عمل به شاخص های فرهنگی حکومت نبوی ص در دولت های شیعی اثنی عشری تا پیش از صفویه در ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. از داده های تاریخی چنین برمی آید که میزان بهره مندی دولت های مذکور از سیره و روش حکومتی رسول خدا ص و شاخص های حکومتی ایشان، گسترده نبوده به گونه ای که یکی از مهم ترین علل انقراض آنها بی توجهی و نیز عدم بکارگیری آموزه های فرهنگی و سیره و سنت نبوی ص بوده است.
عضو هیات علمی گروه تاریخ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
دانشیار و مدیر گروه مدیریت راهبردی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام