موضوع فطرت در میان اندیشمندان و ادیان الهی بویژه اسلام همواره در کانون توجه بوده است. فرهنگ نیز به عنوان معرفت مشترک مکتسَب، قریب یکونیم قرن است که در حوزه علوم انسانی بویژه علوم اجتماعی مورد نظر است. با وجود این دیدگاهها درباره مناسبات فطرت و فرهنگ بر یکدیگر متفاوت است؛ برخی فطرت آدمی را هنگام آفرینش انسان فعلیتیافته دانسته؛ هرگونه اثرگذاری سازنده فرهنگ بر فطرت را نادیده انگاشتهاند. دستهای نیز برای نفوذ فرهنگ در طلوع و افول قوای فطری در مسیر حرکت جوهری نفس از حدوث جسمانی تا بقای روحانی فی الجمله بهرهای قائل شدهاند. اما گروه سوم در نقطه مقابل با گروه اول با بیتوجهی به فطرتمندی آدمی یا شرانگاری یا انکار آن، منکر تاثیر فطرت در هویت انسانی شده، آن را یکسره تاریخی انگاشته، و با رد هرگونه اشتراک فرهنگها در خصلتهای فطری معتقد به تمایز بالذات فرهنگها و جوامعاند. به هر تقدیر اینکه نقش فطرت در تکون، تکاملپذیری، اشتراکمندی، گفتگوپذیری و میل از کثرت به وحدت فرهنگها در لایههای بنیادین و متقابلا نقش فرهنگ در باروری یا بدباروری خصلتهای فطری و قلمرو نفوذش بر فطرت کدام است؛ مسالهای است که آن را به روش توصیفی– تحلیلی (استناد به آیات قرآن و توصیف و تحلیل فطرت و فرهنگ) مورد بررسی قرار میدهیم. فطرت قرآنی با داشتن ویژگیهای فراتاریخی، ظرفیت ایجاد یک نظام معنایی و هویتی غیرتاریخی را دارد که تصور تحقق فرهنگ واحد جهانی و برخوردار از خصلت فراتاریخی را ممکن میسازد. ویژگیهایی مانند گرایش به مبدا کمالات، ثبات، فراگیری، غیراکتسابی، فراجنسیتی، توان ابراز واکنش سلبی در صورت بدباروری، قدرت بازدارندگی در برابر انکار بُعد شناختاری مطلق علم در گستره ادراکات حقیقی، ظرفیت کنترل و هدایت اعتباریات به سمت گرایشهای عالی انسانی در گستره ادراکات اعتباری و قدرت بالای درگیرکردن بنیان فرهنگها با پرسشهای گریزناپذیر جهانی، مانند حقیقت زندگی انسان در دنیا، آغاز و انجامش.
مشخصات فردی: علیرضا محدث؛ MohaddesAliReza@gmail.com تحصیلات: کارشناسی فقه و اصول، حوزه علمیه قم، سال ۸۸ اتمام سطح ۳ حوزه سال ۹۰ و اشتغال به درس خارج گذراندن دوره کامل مکالمه عربی( ۱۲ جلد کتاب العربیه للناشئین)، مدرسه علمیه معصومیه (سلام الله علیها)، ۸۰ تا ۸۲ در حوزه علوم عقلی: اتمام منطق مرحوم مظفر، حاشیه مرحوم
ریاست دانشگاه و استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع)