اوامر و نواهی قرآن چه دلالتها و استلزامات سیاسی در حوزههای عقاید و اخلاق و فقه دارند؟ آموزهها و دستورات دینی در سه بخش کلی اعتقادات، اخلاق و فقه قابل تصور میباشد. با توجه به سه بخش کلی دستورات دینی، برای انسان هم سه بعد وجودی عقل (حیطه عقاید)، نفس (حیطه اخلاق) جسم (فقه) قابل تصور است. با این مبنای نظری، تحقیق حاضر، آیات اوامر و نواهی قرآن که به شکل صیغههای امر و نهی آمدهاند را استخراج نموده و با دستهبندی آنها در سه بخش، به بررسی دلالتها و استلزامات سیاسی آیات میپردازد. این تحقیق بر اساس منابع کتابخانهای با استفاده از ابزار فیشبرداری با روش توصیفی تدوین شده است. با بررسی آیات مشخص شد اسلام نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی دستورات خاص خود را دارد. دغدغه اسلام در حوزه اعتقادی ارائه یک بینش صحیح در باب اندیشه سیاسی است. زیربنای این دلالتها با محوریت توحید شکل میگیرد و مسایل فلسفه سیاسی چون حق تشریع و حاکمیت و فلسفه اطاعت در اطراف آن تبیین میشود. در اخلاق سیاسی مستفاد از آیات، فضیلتها و رذایلی که با عنوان مقتضی یا مانع رسیدن جامعه به اهداف اسلامی است بیان میشود. در بخش فقه سیاسی هم قرآن به تنظیم رفتارهای مسلمانان در حیطه اجتماعی و سیاسی میپردازد. در حوزه سیاست داخلی و روابط میان مؤمنان و حاکمان دستوراتی را بیان میکند. در زمینه روابط با غیرمسلمانان و سیاست خارجی هم با تقسیماتی که انجام میدهد اصول و قواعد خاص خویش را بیان مینماید. با توجه به اینکه قرآن حقیقت وحیانی و منشور زندگی مسلمانان است لازم است که محققان با نگاهی اجتهادی و اکتشافی نسخههای مورد نیاز برای رشد و تعالی جامعه اسلامی را از قرآن استخراج نمایند. اگر چه وقوع انقلاب اسلامی روحی تازه در این راستا دمید اما حجم و کیفیت کارهای پژوهشی انجام شده در این زمینه در حد نیاز جامعه و انتظارات نمیباشد. واژگان کلیدی: سیاست در قران، تفسیر سیاسی قران، کلام سیاسی، اخلاق سیاسی، فقه سیاسی.
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان مرکزی
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم (ع) و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی