پزوهش حاضر در پی آن است که تأثیر ونقش دین دردرون جامعه ر ا بانگاه دو اندیشمند ،امیل دورکیم وابن سینا بررسی کرده ووجوه اشتراک وافتراق آنرابیان کند.ازبررسی انجام شده نتیجه زیر حاصل شده است. دورکیم معتقد است که دین همان جامعه است واین جامعه است که الزامهای اخلاقی واجتماعی را بوجود آورده وافراد را به پذیرش آن وادار میکند .ایشان تأثیر دین در درون جامعه را ،انسجام بخشی ،حیات بخشی ،خوشبختی بخشی ،وانضباط بخشی می داند . ابن سینا معتقد است که دین ونبوت بخاطر نیازمندیهای حیات اجتماعی بشر به قانون کامل وعادلانه از جانب وحی وبوسیله پیامبر آمده است. ایشان کارکردهای دین را آشنائی بامعارف مربوط به مبدأ ومعاد ،واجب کردن عبادات،وضع قوانینی که منجر به ملکه عبادت می شود،مدیریت اجتماعی از جمله وضع قوانین در حوزه اقتصاد کلان ،رفاه اجتماعی وخانواده،وضع قوانین کیفری ،وضع قوانین مربوط به مخالفان ،وضع قوانین درارتباط با خلیفه/امام(جانشین بعد پیامبر)،اعطای اختیارات به جانشینان وجمع مشاوران برای قانونگذاری در حوزه معاملات وچگونگی تدبیر جامعه می داند. شباهت اندیشه دورکیم وابن سینا این است که هردو به نفی وطرد دین نپرداخته بلکه وجود آنرا برای جامعه دارای کارکردهائی میدانند. وجوه تفاوت اندیشه دورکیم وابن سینا درچهار محور پیش فرض ها ،مبانی نظری ،مبانی هستی شناسی ومعرفت شناسی قابل بررسی میباشد . درمحور پیش فرضها (تعریف دین)دورکیم دو عنصر را در نظر گرفته:یکی تقسیم هستی به دو حوزه قدسی وعرفی ،ودین در دل یک نهاد وسازمان شکل می گیرد ولی ابن سینا دین رااز جانب وحی دانسته ومعتقد است انسان به صورت فردی وجمعی میتواند خدا را عبادت کند. درمحور مبانی هستی شناسانه: دورکیم برای دنیا اصالت قائل است ودین را در حاشیه نگاه دنیوی قرار می دهد .ولیکن ابن سینا برای دین حقیقت واصالت قائل است وسایر ابعاد هستی در حاشیه نگاه دینی قرار می گیرد. درمحورمبانی معرفت شناسی وروش شناسی:دورکیم تنها حس را منبع معرفتی می داند ولیکن ابن سینا وحی ونقل وحس وعقل رامنبع معرفتی می داند. تفاوت در محور مبانی نظری نیز در بالابه آن اشاره شد. واژگان کلیدی: سکولاریزم ،معنویت،جامعه شناسی دین،کارکرد ،هستی شناسی ،معرفت شناسی.
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه ذهن