در یک مقایسه و بررسی اجمالی میان متون و منابع الاهیدانان مسلمان و مسیحی روشن میشود که مفهوم ایمان در نظر مسلمانان، تحول چشمگیری به خود ندیده است. در مقابل، مفهوم ایمان میان اندیشههای الاهیدانان مسیحی به ویژه در دوره معاصر، دستخوش تغییر و تحولاتی بسته به امواج مختلف فکری و فلسفی ایشان بوده است. در این خصوص می توان به الهیات لیبرال اشاره کرد. آنجا که مفهوم ایمان با تغییر و تحولات بنیادین نسبت به گذشته ی خویش، مواجه بود و باعث تحولات در فضای اندیشه دینی مسیحیان گشت. در این تحقیق ابتدا تصویری صحیح از ایمان در الاهیات لیبرال ارائه میکنیم (روش توصیفی). سپس این تصویر را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم (روش تحلیلی) و در خاتمه این تصویر را از منظر الهی دان سترگ و مسلمان، علامه طباطبائی در بوتهی نقد و ارزیابی میگذاریم (روش انتقادی). بر این اساس، تعبیر الاهیدانان لیبرال از ایمان به مثابهی تجربهی دینی و یا دلبستگی واپسین و یا مشارکت مسیحیان در ملکوت خدا، نوعی تقلیل ایمان از تصویر و کارکرد حقیقی آن است. از منظر علامه طباطبائی ماهیت ایمان، فعلی قلبی و امیداوارانه به منشأ متعالی و قدسی است که لوازم عملی به همراه دارد. درست است که عمل از ماهیت ایمان خارج است اما میان این دو، پیوندی ناگسستنی و ارتباطی دو سویه برقرار است. ایمان، عمل صالح را نتیجه میدهد و عمل صالح، مرتبه ایمان را بالا میبرد. شرط دستیابی به سعادت، همراهی عمل صالح با ایمان است. از سوی دیگر، ارزش ایمان به متعلّق آن است چرا که متعلّق ایمان میتواند کفر یا خداوند باشد. از جهت سوم ایمان دارای مراتب و درجات است و فضل و برتری شخصی بر دیگری، به زیادت و نقصان ایمان آن دو وابسته است. و در پایان میتوان گفت ایمان، با به زبان آوردن لفظ محقق نمیشود بلکه در دل ورود میکند.
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام