یکی از مکاتب مهم علوم اجتماعی، مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام است. مطالعات فرهنگی دربرگیرنده مجموعهی قابل توجهی از پژوهشها، نظریات، روشها و فعالیتهای انتقادی است که به تحلیل اَشکال و فرایندهای فرهنگی میپردازد و امروزه به یکی از رشتههای مهم در مراکز علمی تبدیل شده است. مسئلة اصلی این پژوهش، بررسی انتقادی مبانی معرفت شناختی مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام است. با توجه به تأثیری كه این مکتب بر مطالعات فرهنگی داشته است، هدف از انجام این پژوهش، بازخوانی مبانی معرفتی آن، برای فهم ریشههای بنیادین اندیشمندی و لوازم و دلالتهای آن در ساحتهای گوناگون مطالعات فرهنگی است. در این پژوهش با بهرهوری از روش تحلیلی-عقلی، نخست مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام معرفی گردیده، سپس به شناسایی مبانی معرفت شناختی پرداخته شده و مشخص گردیده است که مطالعات فرهنگی در مبانی معرفتی خود متاثر از رویکرد پساساختارگرا، معتقد به شکل گیری دانش و حقیقت در ارتباط با گفتمان و قدرت و قائل به نفی بازنمایی است. سپس به نقد مبانی معرفتشناختی این مکتب پرداخته شده و این نتیجه حاصل شده است که پایبندی به لوازم معرفتی آن، سبب نفی کاشفیت معرفت و تقلیل آن به ساحتهای فرهنگی و اجتماعی است و نسبیگرایی معرفتی را به همراه میآورد. کلیدواژهها: مطالعات فرهنگی بیرمنگام، معرفت شناسی، بررسی انتقادی، پساساختارگرایی.
استاد گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام مدیر گروه خانواده دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام