ولایت، مفهوم بنیادین و پرکاربرد قرآنی است که ظرفیت بالایی برای بازتولید نظام معنایی ارتباطات اجتماعی بر محور خود دارد. این پژوهش تلاش می کند به «ولایت»، به عنوان یکی از مفاهیم کانونی قرآن، از دریچه روابط انسانی به معنای عام آن نظر کند. با بهره گرفتن از روش تفسیری علامه طباطبایی و نیز شواهد روایی این تحقیق نشان می دهد که باطن ولایت همان ارتباطات، پیوستگی، تعلق داشتن و اجتماع گرایی است. همچنین با استفاده از منابع تاریخی و نیز تکنیک های معناشناختی ایزوتسو روشن می شود که روابط ولایی پس از نزول وحی از زمینه ای عرفی و انسان مدار پیش از اسلام خارج شده و به ساحتی قدسی و خدامحور پیوند خورده است. و در نتیجه با مفاهیمی چون، حق، ایمان، وفا، امانت داری، میثاق، صدق، صبر، امر به معروف و نهی از منکر، انفاق، سخاوت، عزت، نصرت، امنیت و اطمینان و اطاعت پیوند ساختاری پیدا کرده است. ولایت در جهان معنای جدید دینی اش به معنای روابط اجتماعی جهت دار و دارای لایه های مختلف است. جهت اصلی آن پیوند و پیوستگی بر اساس حقیقت، و خدا به عنوان حق مطلق، و ایمان به خداوند و حقانیت است. در این چارچوب، ولایت لایه های مختلفی از ولایت محبت تا ولایت نصرت، ارث، خویشاوندی، هم پیمانی و ولایت تصرف و تدبیر را شامل می شود. موتور محرکه ارتباطات در اجتماع ولایی، محبتی است که ناشی از معرفت است و منجر به اطاعت می گردد. محبت ریشه در حقیقت، بنیادی ترین لایه ولایت، دارد. در این معنا محبت خداوند نیز ریشه در محبت حقیقت دارد. قلمرو ولایت، قلمرو دوگانه ولایت حق و ولایت باطل است و محور اساسی و معیار غایی شمول و دخول در این قلمرو، ایمان قلبی و التزام عملی به خدا و خداباوران در مقابل پیروی از شیطان و سبیل کافران است.
مدیر موسسه بین المللی مطالعات اسلامی، استاد و مدیر گروه ادیان موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
استاد گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام