مساله مورد تحقیق، تبیین اندیشه سیاسی علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی است. با توجه به دادههای فراوانی که در آثار علامه طهرانی موجود است میتوان اندیشه سیاسی وی را در سه بخش فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و اخلاق سیاسی ساماندهی و ارائه کرد. در این تحقیق سه گرایش فوق با ابعاد سه گانه وجود انسان یعنی عقل، خیال و بدن تطبیق شده است. در همین راستا، فلسفه سیاسی علامه با توجه به سوالات گلن تیندر، فقه سیاسی وی با توجه به روش سیستمی و اخلاق سیاسی او با توجه به الگوی دو فطرت واکاوی شده است. اندیشه سیاسی علامه طهرانی متاثر از تبیین عرفانیِ وی از هستی و انسان میباشد. او بر اساس توحید عرفانی و موحّد عارف، عالَم سیاست را بر اساس هدایت انسانها به سوی کمال واقعی که همان فناء فی الله و بقاء بعد الفناء است تحلیل میکند و به همین دلیل معتقد به رهبری سیاسی جامعه توسط انسان کامل میباشد. سیاست در نزد وی از سیر و سلوک عرفانی جدا نیست و انسان کامل با نشستن در منصب ریاست جامعه باید با دستگیری و هدایت مردم آنها را به سوی اسفار اربعهشان راهنمایی کند. او معتقد است مردمی که هنوز در نقص معرفتی به سر میبرند و منغمر در کثرات این دنیا زندگی میکنند و به جای تبعیت از قوه عاقله خود، پیرو قوای دیگر نفس یعنی شهوت، غضب یا وهم میباشند نمیتوانند رهبر سیاسی را انتخاب کنند. لذا دموکراسی و مجلس نمایندگان در نزد او در تضاد با منافع واقعی آنها که همان اتمام سفرهای عرفانی شان است قرار دارد. همچنین علامه طهرانی در رابطه با کنشگران عرصهی سیاست معتقد است زنان و نیز غیرمسلمین نباید در مناصب ولایی گماشته شوند. اخلاق سیاسی از منظر علامه طهرانی نیز از محتوایی عرفانی برخوردار است. از نگاه وی، حاکم در جامعهی اسلامی، وظیفه دارد جامعه را در قالب یک سلوک عرفانی، به مراتب فناء فی الله برساند. بر همین اساس، وی منازل و مراتبی را تعریف میکند که سلوک بر اساس آنها، باعث به فعلیت رسیدن استعدادهای انسانی شده و انسان به کمال واقعی خود میرسد. کلمات کلیدی: علامه طهرانی، فلسفه سیاسی، فقه سیاسی، اخلاق سیاسی، ولایت سیاسی انسان کامل.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی