موضوع این پژوهش، بررسی نسبت ادراكات اعتباری و اندیشه اجتماعی سیاسی علامه طباطبایی است. در نظریه ادراكات اعتباری نظام طبیعت، انسان را به گونهای قرار داده كه برای تصرف در جهان خارج و تعامل با آن، بر اساس ادراكات اعتباری عمل میكند. ادراكات اعتباری مولود احساسات درونی بوده و بنابر این دو گونهاند: عمومی و خصوصی. اعتباریات یا در نسبت انسان با ماده خارجی است و یا قائم به جامعه است. بنابر این دو گونه اعتباریات پیش از اجتماع و بعد از اجتماع نیز پیدا میشود. این دو تقسیم بندی بر یكدیگر انطباق دارند؛ یعنی اعتباریات یا عمومی و پیش از اجتماع هستند و یا خصوصی و بعد از اجتماع. گروه اول ثابت و گروه دوم متغیرند. در عین پویایی مصادیق اعتباریات عمومی و خصوصی، عقلانیت ارزشی خاصی از نظریه ادراكات اعتباری استنتاج میگردد كه میتواند راهنمای تغییرات باشد. از جمله اعتباریات گروه نخست: وجوب، حسن و قبح، انتخاب اخف و اسهل، استخدام و اجتماع، متابعت علم، اعتبار ظن اطمینانی، اختصاص؛ و از جمله اعتباریات گروه دوم: ملك، كلام، ریاست و مرئوسیت، امر و نهی، جزا و مزد، میباشند. نظریه ادراكات اعتباری نظریهای در باب حركت ارادی است و بر تبعیت اراده از علم مبتنی است. حركت نیازمند ماده مناسب و امكان ویژه است این امكان ویژه در انسان فطرت نامیده میشود. غایت حركت استكمالی انسان، فلاح و سعادت است و از آنجایی كه موجودی اجتماعی است این حركت استكمالی و غایت آن با حیات اجتماعی انسان تحقق مییابد و زندگی اجتماعی نیازمند قوانین است كه در عرف قرآن «دین» نامیده میشود. دین الهی هم از فطرت انسان نشأت میگیرد و هم احكام آن مبتنی بر فطرت است. نسبت فطرت و دین، اجمال و تفصیل است و انسان با عقل عملی فطری میتواند به حسن و قبح و مصلحت و مفسده در احكام الهی پی ببرد. آموزههای وحی با تخاطب با عقل، نظری و عملی، آن را به سلامت فطری خود باز میگرداند و توانائیهای درونی آن را آشكار میسازد و احكام دین برای مصلحت عقل است. انسان بر اساس قریحه استخدام در صدد بهرهبردن از جهان پیرامون است و از این رو به اجتماع منزلی و اجتماع تعاونی و مدنی میرسد. از آنجا كه انسانها از نظر قریحه استخدام مانند یكدیگرند، برای تحقق و برقراری اجتماع، انسان به عدالت اجتماعی منتهی میشود. معیارهای تشخیص عدالت، عقل و شرع و عرف است. از انشعابات قریحه استخدام، مالكیت و خانواده است. جنایتها و تجاوزها از فقر مفرط و یا غنای مفرط بوده و راه حل اسلام آزاد گذاشتن مردم، در حدود فطرت، برای تولید و مصرف ثروت و ایجاد تقارب میان طبقات اجتماعی با توزیع عادلانه و هدایت مصرف است. خانواده بنیاد جامعه مدنی است و دستگاههای طبیعی انسان او را به تولید مثل از طریق ازدواج و تربیت اولاد هدایت میكند. از زندگی اجتماعی و عدالت اجتماعی اعتبار مُلك اجتماعی پیدا میشود كه از آن مردم است. قرآن كریم با مخاطب قرار دادن جامعه برای اجرای احكام، مُلك اجتماعی را برای آنان قرار میدهد و حكومت اسلامی بر اساس سیره امامت و مصلحت جامعه و شورای مسلمین عمل میكند. اسلام با توحید و اخلاق حسنه و اعمال صالحه، ضمانت اجرای احكام خود را علاوه بر حكومت اسلامی بر عهده جامعه قرار داده و برای وحدت اعتقادی جامعه، آزادی تفكر در معارف دین و تدبر و بحث و تفكر و اجتهاد اجتماعی و تربیت اخلاقی و هدایت به اعمال نیكو و دعوت و تبلیغ را با رعایت ظرفیت عقول در پیش گرفته است. واژگان كلیدی:علوم و ادراكات حقیقی، علوم و ادراكات اعتباری، اعتبارات عمومی، اعتبارات خصوصی، ثابت و متغیر، عقل عملی، عقل نظری، فطرت، استخدام، عدالت، مصلحت، قدرت، آزادی، مُلك اجتماعی، شورا، عقلانیت ارزشی.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی