یکی از مهم ترین پرسش ها در آغاز دینداری، سؤال از ضرورت دین پژوهی و نیز فائده باور به گزاره های دینی در زندگی انسان است. ذهن کنجکاو بشری و تمایلات منفعت جویانه او، ناخودآگانه می پرسد که دین و آموزه های دینی قرار است چه روزنه ای برای سعادت او نشان دهند و یا کدامین گره از مسیر زندگی را برایش می گشایند؟ جواب این پرسش؛ اولا در تبیین علمی رابطه باورهای انسان با رفتارش، و ثانیا در نمایاندن عینی بازتاب این باورها در سبک گفتاری، کرداری و نمود بیرونی زندگی او می باشد. به عبارت دیگر؛ با توجه به اینکه نمای بیرونی زندگی انسان، بازتابی از عقائد درونی اوست، باور به اینکه سراسر هستی برخاسته از مبدئی نورانی و مهربان می باشد، جلوه ای تازه و حیاتی متفاوت در این نما ایجاد می نماید. کسی که باور دارد این جهان در سلطه ی خداوندی یکتاست که اولا نیکوترین صفات را دارد و ثانیا هر کاری در خلقت تنها و تنها به او بازمی گردد، زندگیش بسیار متفاوت است با کسی که جهان را تیره و تار و بدون مبدأ می-پندارد. آگاهان بر مبانی فکری و آثار منتشر شده از استاد جوادی آملی نیز بر این مطلب اذعان دارند که این دانشمند وارسته نیز نسبت به آثار باور به صفات کمالی پروردگار و توحید افعالی در سبک زندگی بدون دغدغه نبوده اند و در بسیاری از سخنان و کتب ایشان می توان به گوهرهائی در این زمینه دست یافت. از جمله مهم ترین آثار متجلی شده از این دو باور که در نوشته های استاد جوادی به آن اشاره شده است می توان از عبادت عاشقانه و خالصانه، زندگی توأم با علم آموزی و امید، معاشرت کریمانه و مسالمت آمیز با دیگران، مقابله پراستقامت با شیطان و استکبار، احساس امدادهای دائمی الهی و تکیه بر آنها در زندگی یاد کرد. واژگان کلیدی: سبک زندگی، رابطه اعتقاد و عمل، صفات کمالیه خداوند، توحید افعالی، استاد جوادی آملی.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام