این مقاله با مشارکت حسن صالحی و سید حسین علیانسب نگاشته شده است. آموزه های اسلامی رهبری را به عنوان رکن جامعه اسلامی معرفی میکنند و به امت اسلامی دستور میدهند که در بحرانها به رهبری رجوع کرده و از توطئه دشمنان در امان بمانند. چندین دهه تجربه جمهوری اسلامی هم نقش امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در مدیریت بحرانها را به خوبی اثبات کرده است. همین امر موجب شده است دشمنان در صدد تضعیف قدرت نرم رهبری انقلاباسلامی برآمده و سعی کنند در اعتماد عمومی و مقبولیت ایشان تردید و میان ایشان وامت اسلامی فاصله ایجاد کنند. حال این سوال پیش میآید که وقتی دشمنان منزلت رهبری را هدف قرار داده و قدرت او برای کنترل و مدیریت بحرانها را تضعیف میکنند مردم چه تکلیفی دارند؟ به عبارت دیگر دفاع از جایگاه رهبر بر عهده کیست و با چه شیوهای باید از آن دفاع شود؟ پژوهش حاضر روشهایی را که امروزه دشمنان برای تضعیف قدرت نرم رهبری اسلامی به کار میبرند با شیوههایی که دشمنان علیه انبیا به کار بردهاند و در قرآن به آنها اشاره شده است مقایسه کرده و در نهایت نتیجه گرفت که شیوههای دشمنان علیه رهبران الهی از زمانهای دور تاکنون در چارچوبهای مشابهی قرار دارند. بر این اساس در پژوهش حاضر برای مقابله با توطئه تضعیف قدرت نرم رهبری، راهکارهایی را که قرآن برای دفاع از انبیا به کاربرده است مورد توجه قرار گرفتند. در نهایت این نتیجه به دست آمد که اولا بر اساس شیوه قرآنی تضعیف رهبری در هیچ شرایطی نباید بیپاسخ بماند و امت اسلامی مکلف به دفاع از جایگاه رهبری هستند، ثانیاً راهکارهای قرآنی مقابله با تضعیف قدرت نرم رهبری از ملاک واحدی تبعیت نمیکند، بلکه سبک قرآنی اقتضا میکند که در گام اول روش دشمن شناسایی و تحلیل شود و سپس شیوهای هوشمندانه که با توطئه دشمن متناسب است برای دفاع از رهبری اتخاذ شود.