ذیل حکمت متعالیه و با تکیه بر «نظریه فرهنگی صدرایی» می توان به روش قیاسی-برهانی، چگونگی ترابط فرهنگ و جهان طبیعت را تحت ربوبیت الهی تبیین کرد و الگویی برای تبیین تحولات فرهنگی از این مسیر ارایه داد. براساس «نظریه فرهنگی صدرایی»، فرهنگ یک جوهر معنایی است؛ بنابراین در تبیین ابعاد ترابط فرهنگ و طبیعت، این پرسش مطرح می شود که ترابط انسان، جامعه و طبیعت، چه نقشی در انسداد یا انفتاح معنایی جوامع و شکل گیری فرهنگ های مختلف دارد و این تحولات معنایی چه بازتابی در جهان طبیعت می یابد. این مسیر نظری روشن خواهد کرد که تاثیرپذیری فرهنگ از جهان طبیعت به دو سنخ «تکوینی و غیرارادی» و «آگاهانه و همراه با قصد و اراده انسان ها» قابل تقسیم و ذیل عنوان «سایه جهان طبیعت بر فرهنگ» قابل بررسی است. «بازتاب تکوینی و غیرارادی جهان طبیعت در فرهنگ ها» در سه سرفصل «بذل و کتمان معنا از سوی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ»، «قهر و مهر عملی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ» و «امتداد اقلیم در فرهنگ» قابل تبیین است و بازتولید آگاهانه جهان طبیعت در متن فرهنگ، ذیل دو سرفصل «تفسیر و نمادسازی (معنابخشی ملهم از جهان طبیعت)» و «بازآفرینی فرهنگی صور محسوس مقتبس از جهان طبیعت (صورتگری به معانی)» تبیین می شود. تغییراتی نیز که از مسیر فرهنگ در جهان طبیعت ایجاد می شود، ذیل عنوان «سایه فرهنگ بر جهان طبیعت» قابل بررسی و ذیل دو عنوان «انعکاس فرهنگ در باطن طبیعت» و «انعکاس فرهنگ در کالبد طبیعت» قابل واکاوی است.
دانش آموخته مقطع دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام استادیار گروه فرهنگ و هنر، دانشکدۀ معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات، دانشگاه امام صادق (ع)