با همکاری مجید قرباعلی دولابی.............................. از منظر برخی نظریه پردازان فراغت، هسته اصلی یا مهم ترین مولفه سبک زندگی است. در حالی که سیاست های موجود در این حوزه فاقد نظریه خط مشی منسجمی است که به طور شفاف وضعیت مطلوبی را که سیاست گذاران در صدد تحقق آنند، تبیین کند و روشنگر چارچوب عمل حاکمیت در این حوزه باشد. در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از مفاهیم برخاسته از منابع حکمی و روایی مبانی نظریه خط مشی در این خصوص را سامان دهیم. در بررسی منابع حکمی در جستجوی ریشه های فراغت جویی روش تحقیق مورد استفاده روش قیاسی-برهانی و دلالت پژوهی است. مفهوم محوری برای تحقق رضایت و آرامش و بهجت، درک جایگاه لذت و انواع و مراتب و ویژگی های هریک از این انواع و مراتب است. لذت به دو امر وابسته است: یکی رسیدن به کمالی که خیر است؛ دوم به ادراک آن، از آن جهت که کمال خیر است. بر این اساس حوزه فراغت افراد به صورت کلان منطقه الفراغی نیست که دین برای آن برنامه ای نداشته باشد، بلکه لازم است، رشد دهنده و در جهت کمال فرد تعریف شود. علاوه بر ویژگی غفلت زدایی، باید بستری برای سوق دادن فرد در جهت لذات برتر و بالاتر تلقی شود. در صورت پیوند فرد با نظام های معنایی ناسازگار با فطرت، فرد دچار شیء وارگی و از خودبیگانگی می شود و تنها اتحاد و پیوند با نظام معنایی که مطابق با فطرت وی است لذت و آرامش عمیق و پایدار ایجاد می کند.
دانش آموخته مقطع دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام استادیار گروه فرهنگ و هنر، دانشکدۀ معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات، دانشگاه امام صادق (ع)