مدرنیته یا تجدد عبارت از مجموعه اوصاف و ویژگیهای تمدن جدید است که طی چند قرن اخیر در اروپا و آمریکای شمالی ظهور کرده است. سکولاریزاسیون یا عرفی شدن دین، مفهومی است که برای توصیف و تحلیل فرایندهای جوامع مدرن به کار برده میشود. این فرایند دینجدایی به معنای فرایند تفکیک و تمایز ساحتهای قدسی و عرفی از یکدیگر و تحدید حدود و تبیین مناسبات میان آنها است. فمینیسم را میتوان به یک معنا برآمده از تمدن جدید غربی و به معنای دیگر واکنشی درباره مدرنیته دانست. در این راستا، فمینیسم در تقابل مستقیم با سنّت قرار میگیرد و در تحلیلهای خود نسبت به سنّت، از دین به عنوان یکی از مهمترین مؤلفهها علیه تبعیض جنسیتی انتقاد شدید میکند. به این ترتیب، باید گفت که میان عرفی شدن دین و جنبش اجتماعی فمینیسم، علقه و ارتباطهای قابل توجهی وجود دارد. عرفی شدن دین، در یکی از معانی خود که به دنبال ارائه تفسیر جدید و ایندنیایی از دین است، توجه بسیاری از فمینیستها را بهطور عام و فمینیستهای دینگرا را بهطور خاص، به خود اختصاص داده تا به این وسیله با از بین بردن نقش فرانهادی دین، دین را با درخواستهای فمینیسم سازگار کند. در این راستا، ما درصددیم تا با توجه به این علقه و ارتباط، علاوه بر برشمردن شاخصهای عرفی شدن دین و نیز فمینیسم، بر برخی از مصادیق ارتباط این شاخصها تأکید کنیم.